Azita Ghahreman
_________________
آزیتا قهرمان
_______________
برنده
گاهی چشم هایت را به ما بده
و اسمت را عوض کن با من
تا صدایت کنم با نام های بی شمار
پیدا، پنهان شوم
یک دو سه
حالا بگو میان پیراهنت کدام من هستم
گاهی وقتی شمایم
انگشت هایت را به من ببخش
همیشه برای نوازش کم می آورم
بعد بیا روبروی هم بایستیم
بچرخیم، بگردیم
و رد شویم از میان نفس ها
از لابلای دست های هم
از پوست و تارهای مو
پنهان، پیدا، گم
بُر می خوریم و دوباره چیده می شویم
با صدای خنده ها
دیدی! باز هم ما یکی بیشتریم
و آن من هستم
که تو را بیشتر دوست دارد.ه
و اسمت را عوض کن با من
تا صدایت کنم با نام های بی شمار
پیدا، پنهان شوم
یک دو سه
حالا بگو میان پیراهنت کدام من هستم
گاهی وقتی شمایم
انگشت هایت را به من ببخش
همیشه برای نوازش کم می آورم
بعد بیا روبروی هم بایستیم
بچرخیم، بگردیم
و رد شویم از میان نفس ها
از لابلای دست های هم
از پوست و تارهای مو
پنهان، پیدا، گم
بُر می خوریم و دوباره چیده می شویم
با صدای خنده ها
دیدی! باز هم ما یکی بیشتریم
و آن من هستم
که تو را بیشتر دوست دارد.ه
۱۳۸۰
_________________
mercan dede ~ engewal
___
No comments:
Post a Comment