Wednesday, November 1, 2006

Azita Ghahreman

_________________



آزیتا قهرمان
_______________

برنده


گاهی چشم هایت را به ما بده
و اسمت را عوض کن با من
تا صدایت کنم با نام های بی شمار
پیدا، پنهان شوم
یک دو سه
حالا بگو میان پیراهنت کدام من هستم
گاهی وقتی شمایم
انگشت هایت را به من ببخش
همیشه برای نوازش کم می آورم
بعد بیا روبروی هم بایستیم
بچرخیم، بگردیم
و رد شویم از میان نفس ها
از لابلای دست های هم
از پوست و تارهای مو

پنهان، پیدا، گم
بُر می خوریم و دوباره چیده می شویم
با صدای خنده ها

دیدی! باز هم ما یکی بیشتریم
و آن من هستم
که تو را بیشتر دوست دارد.ه

۱۳۸۰

_________________




mercan dede ~ engewal

___




No comments: