Sunday, February 1, 2009

Abbas Saffari

___________



The Map of the World
_________

عباس صفاری

تعجیل


از کلمات خوش خط و خالی که بی واهمه
می گردند لابلای ترافیکِ عصر و علایم راهنما
زیباترینشان را به دام انداخته ام
تا اتاق رو به دریایت امشب
سبقت بگیرد از نگارخانه ی چین

راه خانه ات را اما
در خیابان های این شهر توبه شکن
دوباره گم کرده ام
و غریزه ی زنبوری ام ه ه ه گریخته از من
دریای وقت ناشناس هم
مهِ سنگینش را دارد
هُل می دهد به میان شهر

حتما چشم به راهم نیستی
که ردِ نگاهت را
سرِ هیچ چارراهی نمی بینم.ه


___________

2 comments:

Anonymous said...

سلام عزيز. شعر قشنگي ست . بنظرم هنرمند كسي ست كه بتواند از عناصري كه به روزمرگي مان ميكشاند برداشتي هنرمندانه داشته باشد. چنين كه ديديم در اين شعر زيبا..ممنون

Anonymous said...

با درود به استاد ارجمند جناب صفاري عزيزم


اين شعر را نيز خواندم هر برگي كه از عباس صفاري به جا مي ماند برگ زريني ست كه بايد آن را قدر بدانيم

اميدوارم در هر كجا كه هستيد سلامت باشيد و نويسا ....