ALI REZA SEYFEDDINI
______________
Weegee Picasso Distortion, c. 1956
_____________________
علی رضا سیف الدینی
سلام بر شعری که نباشم
عقرب روی تن ِتنهای سایه بلغزد...نباشم
هوای خاکستری باشم یا رفتن ازلای دربگذرد که نباشم باید نبایدراباید ازیاد برد
نبود اگرهم صدایی بودکه می گفت اوست.....نبود.....باشم نباشم...توفیرچیست؟ه
نگفتم بازی ست......کی گفتم ؟ نگفتم....نبود گفتم.......نخواهم بوددیگربا
نباشم
یک فنجان قهوه بیش ترنداشتم روی میز که این همه بخارهاش لب های آویخته داشت
یخ توی کوچه جاری بود
گرمایم همین بود همین بود فنجان داغ که حال نداشتم گرما نیست...نباشم
دیگر...این گره نگاه را...ازپنجره بازخواهم کرد....پنجره بازنخواهم کرد
صفرا روی شیشه ها بماند
باد تا ابد گوشه ی دامن بنفش توی خیال را بلرزاند....نیاید
تا مرگ پشت این میزبیاید.......نباشم
هوای خاکستری باشم یا رفتن ازلای دربگذرد که نباشم باید نبایدراباید ازیاد برد
نبود اگرهم صدایی بودکه می گفت اوست.....نبود.....باشم نباشم...توفیرچیست؟ه
نگفتم بازی ست......کی گفتم ؟ نگفتم....نبود گفتم.......نخواهم بوددیگربا
نباشم
یک فنجان قهوه بیش ترنداشتم روی میز که این همه بخارهاش لب های آویخته داشت
یخ توی کوچه جاری بود
گرمایم همین بود همین بود فنجان داغ که حال نداشتم گرما نیست...نباشم
دیگر...این گره نگاه را...ازپنجره بازخواهم کرد....پنجره بازنخواهم کرد
صفرا روی شیشه ها بماند
باد تا ابد گوشه ی دامن بنفش توی خیال را بلرزاند....نیاید
تا مرگ پشت این میزبیاید.......نباشم
_______________
No comments:
Post a Comment