Faramarz Soleimani
_______________
![](https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjN6YS3Pe5HCbSeMETszKUvRlGoLLF6cJWB5fj5TJwQF_8HaF3qMdi1LXXQmhfhl93vZGlV7AmXFQcG77gJ4VQzS8yP9JEN6uTdfufWVg3_7dEC3wAzpnEuR7szDa1Ja7JQsLqkLwfGwQL_/s400/rendan1.jpg)
![Align Center](http://www.blogger.com/img/blank.gif)
Plaque with King on Horseback
Iran, probably Chal Tarkhan-Ishqabad - late 7th to early 8th century
_______________
فرامرز سلیمانی
می نشان دمت-۲ه
در جامه ی دیروزی
مرگ
جوان شده بود
و افراسیاب تنها
که آن دم پیشین را
پیش تر با مرگ آمده بود
چهره میگردانید
آوا ز کبودی دارد
در بلور پیش از تبلور
همیشه ی آرام
آوا ز دیرین هوش
در اشاره ی پیکری پیلتن
و خواب را اگر خوب میآمد
با مرگ آمده بود
به شکل تپش بود همراه دمی
یا آواز استخونی کبود در سرّ سرا ی با د
هنوزی به ارغوانی میزد سبز
و هنوز مرگ
در جامه ی دیروزی
همان شمار همیشه بود
وقت وصف بلور
1 comment:
سلام. شعر زیبایی ست و حجیم و گفته است از.. زان داغ سر به مهر که بر جان لاله بود ..خیلی سنتی بگم شیواست..
Post a Comment