Azita Ghahreman
___________
From Iran. Door knockers on old houses in Iran.. The right knocker is to be used by women, the left by men. Pretty interesting, you can get an idea of who’s at the door by the different noises!
__________
خورخه لوئیس بورخس
فارسی : آزیتا قهرمان
فرشتگان و ادبیات
فرشتگان دو روز و دو شب از ما پیرترند . خداوند آنها را درروزچهارم آفرید و آنان از بالاترین طبقه ی عرش ،ازمیان آخرین آفریدگان خدا ، خورشید وماه ، به تماشای زمین نوزاده سرخم کردند و آن را با دقت نگریستند. درست کمی بعد از گسترانیدن مزارع نباتات و باغستان های میوه درکنار آب ها ...این نخستین فرشتگان، همان ستارگان بودند. برای عبری ها مفهوم عقلی ی فرشته و ستاره به آسانی در هم ترکیب شده است.ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه هه ه هه ه ه ه ه ه ه ه هه ه ه ه ه ه ه ه هه ه ه ه ه هه ه ه ه هه ه ه هه ه ه هه ه ه هه ه ه ه هه ه
من نمونه هایی چند از کتاب ایوب را برگزیده ام مانند وقتی خداوند از میان گرد باد با ایوب سخن گفت وآغاز دنیا وآفرینش را به یاد او آورد .ایوب (۳۸:۱۲) هنگامی که ستارگان صبح با هم ترنم نمودند و جمیع پسران خدا آواز شادمانی سر دادند .از قرار معلوم این جماعت پسران خدا و ستارگانِ در حال درخشیدن، همان فرشتگانند . در کتاب اشعیا (۱۲:۱۴) فرشتهیسقوط کرده همان ستاره صبح (زهره) است.این عبارت فراموش ناشدنی کوئه ودو مبین همین نکته است، وقتی که گفت : (ستاره ی جسور/ فرشته ی طغیانگر) . یکسانی ی بین فرشته ها و ستارگان ( آنهایی که در لحظات خلوت شبانه ساکنند ) در نظر زیبایی ی خاصی ایجاد می کند و این در بین عبری ها خصوصیت بارزی است که جسم و روح را به قدرت حیاتی ستارگان مربوط میدانند و درخشندگی ی ستارگانی را که بر حیات میتابند تجلیل میکنند. از ابتدا تا انتهای عهد قدیم جمع کثیری از فرشتگان حضور دارند . آنها فرشتگانی ناشناسند که در تمامی ی طول راه در دشتها دیگران را همراهی میکنند اما با وجود طبیعت ما فوق بشری ی که دارند کاملا ملکوتی نیستند،حتی گاه شبیه کارگری نیرومندند ، مانند فرشته ای که تمام طول یک شب را تا طلوع صبح با یعقوب کشتی گرفت. گویی آنان فرشتگانی جنگجویند ، همچون سردار خداوند که بر یوشع ظاهر شد . آنان شهر ها را تهدید می کنند و گاه کارشناسانی خبره اند که در تاریکی و خلوت راهنمای دیگران می شوند . پنج هزار فرشته ی سفر اعداد نیروی محرک و کارساز جنگند . فرشتگانی مجهز به سلاح یا لشکر فرشتگان درانقلاب سنت جان ...فرشتگانی پر قدرت که اژدهایی را در میان گرفته اند وچنان درچهارگوشه ی زمین ایستاده اند که او نتواند نفس زهر آگینش را بدمد . اینان یک سوم آب دریاها را می توانند به خون بدل کنند، خوشه های انگور را جمع کنند و در چرخشت عظیم غضب الهی آماده سازند. این فرشتگان ماموران اجرای تنبیه الهی اند. و گروهی دیگر از آنان، درعبور از رود فرات با شمایلی از ترکیب عقاب و انسان در توفان ها گم شدند. اسلام نیز به فرشتگان باور دارد . مسلمانان قاهره براین باورند که فرشتگان باآنکه از نظر غایبند اما جهان مجازی و واقعی را در حیطه ی اقتدار خود دارند . بنا به گفته ی ادوارد ویلیام لین ، هر پیرو پیامبر را دو ، پنج وگاه حتی شصت یا ششصد فرشته درحمایت و حفاظت خود دارند .ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه هه ه هه ه ه ه ه ه ه ه هه ه ه ه ه ه ه ه هه ه ه ه ه هه ه ه ه هه ه ه هه ه ه هه ه ه هه ه ه ه هه ه
سلسله مراتب آسمانی به اشتباه به یونان و تحول دینی دیونیزوسی نسبت داده شده که حدود پنج قرن بعد از میلاد مسیح نگاشته شده . در این مرحله به خوبی نظام فرشتگان و منزلت آنها سازماندهی و طبقه پندی شده است . اولین اصطلاحات مربوط به لبریز شدن از رویت خداوند و دومین عروج ابدی به سوی اودر این متون تعریف میشود که این خود مبین جنبه ای دوگانه و زیبا شناختی است . همچون به ارتعاش در آمدن ناگهانی شعله ای که یکباره زبانه میکشد و به سوی بالامی رود . هزار و دویست سال بعد الکساندر پوپ در صورتهای ازلی ی شعر، این ویژگی را در جمله ی معروفی نگاشت : مانند فرشته ای که شیفته وار می ستاید و می سوزد . متخصصین علوم الهی نیز هرگز نتوانستند فرشتگان را نادیده بگیرند . آنها با اندیشمندی ی حیرت آوری سعی کردند در این جهانِ بال های جا دویی وخیالات سرابگونه، باروش های ذهنی راهی برای اثبات بیابند و این موضوع سادهای نبود . فرشتگان به عنوان موجوداتی ارشد بر انسان تعیین شده بودند و در ملکوت نیز جایگاهی درخور داشتند . راٍث عالم آلمانی الاصل علوم الهی تعداد بی شماری نمونه ومثال در باب این بحث آورده وبه شرح و تفصیل آن پرداختهاست. او مجموعه ای از صفات شایسته را فرشته گون می شمارد و آنها را شامل این موارد می داند : نیروی ذهنی خردمندانه ، اراده ، غیر مادی بودن با قابلیتی وسیع که می تواند خودش را به هر اندازه و با هر موضوعی متحد کند . آنها بلافاصله و بی درنگ هر مسافتی را طی میکنند و هیچ چیزی نمی تواند محدود شان کند . آنها پایان بخش دوران ها یا مبشر آغازی بی انتها یند ، لایتغیر بودن نشانه حضور آنها در ابدیت است . فرشتگان به نیرو های ذهنی پرورش یافته ، نهایت انعطاف پذیری و نیروی گفتگوی بی پایان با خود را بی هیچ نیاز به کلمات و علایم اعطا میکنند، اعمال شگفت انگیزآنان معجزه نام دارد ، آنها میتوانند چیزی را ازهیچ خلق کنند و یا مردگان را دوباره برانگیزند . قلمرو فرشتگان در نیمه راه بین انسان و خداست و به نظر می رسد همه چیزدراین ساحت بخوبی سازماندهی شده است . کابالیستها نیز فرشتگان راهمیشه در نظر داشته اند . اریک بیشاب در( عناصر کابالا ) چاپ شده در ۱۹۲۰ در برلین ، ده سفر را ده فیضان آسمانی میداند و هرکدام را برابر با اقلیمی درلاهوت که یکی ازاسماء الهی نیز هست . هریک از ده فرمان دارای یک بعد انسانی ومادی و همچنین مرتبه ای درالوهیت و عالم فرشتگان است . استلین در کتابش (ادبیات ربوبیم ) اولین ده حرف الفبای عبری را به این ده جهان رفیع ربوبی وصل می کند. ازاین رو حروف الفبا را به عقل و نخستین احکام الهی را به شعله ای آسمانی که خداوند را (هستم آنکه هستم ) نامید ، مربوط میداند و فرشتگان را مسیر عبوربه سمت قدس ..... کسانی که کابالیستها را به ابهام متهم میکنند سخت در اشتباهند . آنها با استدلال های کهنه ، جهانی روحانی را ترسیم کردند هرچند که با وجود آنهمه دقت و موشکافی ، امروزه بی اساس به نظر می رسد . این ازدحام فرشتگان در ادبیات دارای مثال های بی شمار است . در شعری تقدیم به ایگناسیو لویولا، فرشته قدرت انجیلی خود را با جدیتی ستیزه جویانه حفظ می کند:ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه هه ه هه ه ه ه ه ه ه ه هه ه ه ه ه ه ه ه هه ه ه ه ه هه ه ه ه هه ه ه هه ه ه هه ه ه هه ه ه ه هه ه
اینجا ما به معجزاتی نزدیک میشویم که انگیزه ی اصلی این مطالب است، آنچه میتوان جاودانگی فرشته نامید. تخیلات بشری درطول زمان لشکری ازهیولاها را تصویر کرده است . شیا طین ، افعی تاجدار ، غول یک چشم ، شیر، بزدم مار با دهان اژدها ، اژدها ، اسب تک شاخ ، غول یک چشم ، بهیموت و لویاتان ، دیو و غول دریایی و... فوجی تمام ناشدنی از دیگر موجودات که همه به جز فرشتگان ناپدید شده اند . امروز کدام مسیر شاعرانه ای جرات آن را دارد که اشاره ای به ققنوس داشته باشد، یا خودش را به گردشگاهی برای یک سنتور تبدیل کند ؟ هیچ یک از ما نه فقط در شعر و شاعری بلکه در هر آنچه مدرن است از اینکه جلوه گاهی برای فرشتگان و درخشش آنها باشیم گریزانیم. شامگاهان به وقت غروب در حومه ها یا مکان های پرت، درطول دقایقی خاموش که چیزها به تدریج رهسپار تنهایی اند و رنگ ها انگار خاطرهای یا حس وقوع رنگهایی متفاوت... دراین لحظات من همیشه،آنها را دیدهام. کاش با فرشتگانماناینهمه بیگانه نبودیم،آنها بازمانده ی آخرین خدایانی هستند که در انسان ماواء گرفته اند و ممکن است برای همیشه به جایی دور پرواز کنند . ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه هه ه هه ه ه ه ه ه ه ه هه ه ه ه ه ه ه ه هه ه ه ه ه هه ه ه ه هه ه ه هه ه ه هه ه ه هه ه ه ه هه ه
من نمونه هایی چند از کتاب ایوب را برگزیده ام مانند وقتی خداوند از میان گرد باد با ایوب سخن گفت وآغاز دنیا وآفرینش را به یاد او آورد .ایوب (۳۸:۱۲) هنگامی که ستارگان صبح با هم ترنم نمودند و جمیع پسران خدا آواز شادمانی سر دادند .از قرار معلوم این جماعت پسران خدا و ستارگانِ در حال درخشیدن، همان فرشتگانند . در کتاب اشعیا (۱۲:۱۴) فرشتهیسقوط کرده همان ستاره صبح (زهره) است.این عبارت فراموش ناشدنی کوئه ودو مبین همین نکته است، وقتی که گفت : (ستاره ی جسور/ فرشته ی طغیانگر) . یکسانی ی بین فرشته ها و ستارگان ( آنهایی که در لحظات خلوت شبانه ساکنند ) در نظر زیبایی ی خاصی ایجاد می کند و این در بین عبری ها خصوصیت بارزی است که جسم و روح را به قدرت حیاتی ستارگان مربوط میدانند و درخشندگی ی ستارگانی را که بر حیات میتابند تجلیل میکنند. از ابتدا تا انتهای عهد قدیم جمع کثیری از فرشتگان حضور دارند . آنها فرشتگانی ناشناسند که در تمامی ی طول راه در دشتها دیگران را همراهی میکنند اما با وجود طبیعت ما فوق بشری ی که دارند کاملا ملکوتی نیستند،حتی گاه شبیه کارگری نیرومندند ، مانند فرشته ای که تمام طول یک شب را تا طلوع صبح با یعقوب کشتی گرفت. گویی آنان فرشتگانی جنگجویند ، همچون سردار خداوند که بر یوشع ظاهر شد . آنان شهر ها را تهدید می کنند و گاه کارشناسانی خبره اند که در تاریکی و خلوت راهنمای دیگران می شوند . پنج هزار فرشته ی سفر اعداد نیروی محرک و کارساز جنگند . فرشتگانی مجهز به سلاح یا لشکر فرشتگان درانقلاب سنت جان ...فرشتگانی پر قدرت که اژدهایی را در میان گرفته اند وچنان درچهارگوشه ی زمین ایستاده اند که او نتواند نفس زهر آگینش را بدمد . اینان یک سوم آب دریاها را می توانند به خون بدل کنند، خوشه های انگور را جمع کنند و در چرخشت عظیم غضب الهی آماده سازند. این فرشتگان ماموران اجرای تنبیه الهی اند. و گروهی دیگر از آنان، درعبور از رود فرات با شمایلی از ترکیب عقاب و انسان در توفان ها گم شدند. اسلام نیز به فرشتگان باور دارد . مسلمانان قاهره براین باورند که فرشتگان باآنکه از نظر غایبند اما جهان مجازی و واقعی را در حیطه ی اقتدار خود دارند . بنا به گفته ی ادوارد ویلیام لین ، هر پیرو پیامبر را دو ، پنج وگاه حتی شصت یا ششصد فرشته درحمایت و حفاظت خود دارند .ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه هه ه هه ه ه ه ه ه ه ه هه ه ه ه ه ه ه ه هه ه ه ه ه هه ه ه ه هه ه ه هه ه ه هه ه ه هه ه ه ه هه ه
سلسله مراتب آسمانی به اشتباه به یونان و تحول دینی دیونیزوسی نسبت داده شده که حدود پنج قرن بعد از میلاد مسیح نگاشته شده . در این مرحله به خوبی نظام فرشتگان و منزلت آنها سازماندهی و طبقه پندی شده است . اولین اصطلاحات مربوط به لبریز شدن از رویت خداوند و دومین عروج ابدی به سوی اودر این متون تعریف میشود که این خود مبین جنبه ای دوگانه و زیبا شناختی است . همچون به ارتعاش در آمدن ناگهانی شعله ای که یکباره زبانه میکشد و به سوی بالامی رود . هزار و دویست سال بعد الکساندر پوپ در صورتهای ازلی ی شعر، این ویژگی را در جمله ی معروفی نگاشت : مانند فرشته ای که شیفته وار می ستاید و می سوزد . متخصصین علوم الهی نیز هرگز نتوانستند فرشتگان را نادیده بگیرند . آنها با اندیشمندی ی حیرت آوری سعی کردند در این جهانِ بال های جا دویی وخیالات سرابگونه، باروش های ذهنی راهی برای اثبات بیابند و این موضوع سادهای نبود . فرشتگان به عنوان موجوداتی ارشد بر انسان تعیین شده بودند و در ملکوت نیز جایگاهی درخور داشتند . راٍث عالم آلمانی الاصل علوم الهی تعداد بی شماری نمونه ومثال در باب این بحث آورده وبه شرح و تفصیل آن پرداختهاست. او مجموعه ای از صفات شایسته را فرشته گون می شمارد و آنها را شامل این موارد می داند : نیروی ذهنی خردمندانه ، اراده ، غیر مادی بودن با قابلیتی وسیع که می تواند خودش را به هر اندازه و با هر موضوعی متحد کند . آنها بلافاصله و بی درنگ هر مسافتی را طی میکنند و هیچ چیزی نمی تواند محدود شان کند . آنها پایان بخش دوران ها یا مبشر آغازی بی انتها یند ، لایتغیر بودن نشانه حضور آنها در ابدیت است . فرشتگان به نیرو های ذهنی پرورش یافته ، نهایت انعطاف پذیری و نیروی گفتگوی بی پایان با خود را بی هیچ نیاز به کلمات و علایم اعطا میکنند، اعمال شگفت انگیزآنان معجزه نام دارد ، آنها میتوانند چیزی را ازهیچ خلق کنند و یا مردگان را دوباره برانگیزند . قلمرو فرشتگان در نیمه راه بین انسان و خداست و به نظر می رسد همه چیزدراین ساحت بخوبی سازماندهی شده است . کابالیستها نیز فرشتگان راهمیشه در نظر داشته اند . اریک بیشاب در( عناصر کابالا ) چاپ شده در ۱۹۲۰ در برلین ، ده سفر را ده فیضان آسمانی میداند و هرکدام را برابر با اقلیمی درلاهوت که یکی ازاسماء الهی نیز هست . هریک از ده فرمان دارای یک بعد انسانی ومادی و همچنین مرتبه ای درالوهیت و عالم فرشتگان است . استلین در کتابش (ادبیات ربوبیم ) اولین ده حرف الفبای عبری را به این ده جهان رفیع ربوبی وصل می کند. ازاین رو حروف الفبا را به عقل و نخستین احکام الهی را به شعله ای آسمانی که خداوند را (هستم آنکه هستم ) نامید ، مربوط میداند و فرشتگان را مسیر عبوربه سمت قدس ..... کسانی که کابالیستها را به ابهام متهم میکنند سخت در اشتباهند . آنها با استدلال های کهنه ، جهانی روحانی را ترسیم کردند هرچند که با وجود آنهمه دقت و موشکافی ، امروزه بی اساس به نظر می رسد . این ازدحام فرشتگان در ادبیات دارای مثال های بی شمار است . در شعری تقدیم به ایگناسیو لویولا، فرشته قدرت انجیلی خود را با جدیتی ستیزه جویانه حفظ می کند:ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه هه ه هه ه ه ه ه ه ه ه هه ه ه ه ه ه ه ه هه ه ه ه ه هه ه ه ه هه ه ه هه ه ه هه ه ه هه ه ه ه هه ه
بنگر به دریا که شکاف هایش لهیب آتش اند
به نیروی فرشته ای مزین به خلوص
کونگورا ، فرشته را ارزشی تزیینی و بدلی میداند که تنها برای کودکان و زنان شادی آفرین است.ه
وقتی آن روز دروغین می آید
آه ، ای فرشته ، تو همچنان نیک زاد و مستحکمی ...ه
با بند های مضحک بر دست های بلورینت
در شعر لووپ دووگا به یک استعاره ی بشدت قرن بیستمی برخوردم .ه
خوشهها ی آویزان فرشتگان !ه
و فرشتگان با دم مسیحایی حیات بخش، چنانکه خوان رامون خیمه نز می گوید :ه
فرشتگان نامریی ، ارغوان شفاف پنیرک ها
ستاره ها ی سبز را ميچیند .ه
به نیروی فرشته ای مزین به خلوص
کونگورا ، فرشته را ارزشی تزیینی و بدلی میداند که تنها برای کودکان و زنان شادی آفرین است.ه
وقتی آن روز دروغین می آید
آه ، ای فرشته ، تو همچنان نیک زاد و مستحکمی ...ه
با بند های مضحک بر دست های بلورینت
در شعر لووپ دووگا به یک استعاره ی بشدت قرن بیستمی برخوردم .ه
خوشهها ی آویزان فرشتگان !ه
و فرشتگان با دم مسیحایی حیات بخش، چنانکه خوان رامون خیمه نز می گوید :ه
فرشتگان نامریی ، ارغوان شفاف پنیرک ها
ستاره ها ی سبز را ميچیند .ه
اینجا ما به معجزاتی نزدیک میشویم که انگیزه ی اصلی این مطالب است، آنچه میتوان جاودانگی فرشته نامید. تخیلات بشری درطول زمان لشکری ازهیولاها را تصویر کرده است . شیا طین ، افعی تاجدار ، غول یک چشم ، شیر، بزدم مار با دهان اژدها ، اژدها ، اسب تک شاخ ، غول یک چشم ، بهیموت و لویاتان ، دیو و غول دریایی و... فوجی تمام ناشدنی از دیگر موجودات که همه به جز فرشتگان ناپدید شده اند . امروز کدام مسیر شاعرانه ای جرات آن را دارد که اشاره ای به ققنوس داشته باشد، یا خودش را به گردشگاهی برای یک سنتور تبدیل کند ؟ هیچ یک از ما نه فقط در شعر و شاعری بلکه در هر آنچه مدرن است از اینکه جلوه گاهی برای فرشتگان و درخشش آنها باشیم گریزانیم. شامگاهان به وقت غروب در حومه ها یا مکان های پرت، درطول دقایقی خاموش که چیزها به تدریج رهسپار تنهایی اند و رنگ ها انگار خاطرهای یا حس وقوع رنگهایی متفاوت... دراین لحظات من همیشه،آنها را دیدهام. کاش با فرشتگانماناینهمه بیگانه نبودیم،آنها بازمانده ی آخرین خدایانی هستند که در انسان ماواء گرفته اند و ممکن است برای همیشه به جایی دور پرواز کنند . ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه هه ه هه ه ه ه ه ه ه ه هه ه ه ه ه ه ه ه هه ه ه ه ه هه ه ه ه هه ه ه هه ه ه هه ه ه هه ه ه ه هه ه
_________
Chris Connor - I Wish You Love
__
No comments:
Post a Comment