Monday, February 1, 2010

Hossein Sharang

____________



پرزیدنت حسین شرنگ
______________________

کوه ها‌ی فراری


به تاجی‌ حایری


رودها سراسر سرود
سرودها سراسر رود
رودها را سرا سرود
سرودها را سرا رود
می‌ گذرد رود بزرگ آرام
سرود بزرگ آرام می‌‌گذرد.ه



به ساناز زارع ثانی‌


گوشت از سخن
اسکلت از سکوت
بخوان چنان ناب
که استخوان بروید
بر گردد زمین
نگاه کند به گاهان
رویش تو را بشنود.ه




به حسین منصوری


آن روز افتاب
باران رعد شد
و چتر ها‌ی معطل
کاری نکردند
من شعله ور
دویدم از روز بیرون
شب را صدا زدم
شب با ستاره ها‌ی سیاه را.ه



به فیروزه ازبک شرنگستانی


هزاران دست و یک واژه
با سایه هایش
و نامه ی لغت که مرتاض بود
و ریاضی که سرگیجه داشت
و دایره که دور می‌‌گرفت
و من که هنوز خنده ی تخم بودم
یکی‌ نبود که بیاید
یکی‌ بود که می‌‌آمد.ه



به رابیت شرنگ

چگونه می‌‌افتد
میوه ی دهان گنگ
ای سکوت پس از سقوط
فریاد ریشه را چگونه می‌‌نویسند.ه





کندو-اتحاد جماهیر وحشی شرنگستان--۲۰۰۰

______________

2 comments:

آذر کیانی said...

سلام. قشنگ اند.ممنون

پرزیدنت حسین شرنگ said...

سپاسگزارم آذر خانم