Mohammad Ghaed
____________
محمد قائد
________________
انـتـباه
در عنترنت روی عكسهای هياكل خونالود از زخم قمه و زنجير، تكهای از سخنرانی استاد مطهری گذاشتهاند در تقبيح چهارشنبه سوری و از روی آتش پريدن ”بسياری از خانوادههای احمقها“ و ”آدمهای سـُر و مـُر و گـُنده با هيكلهای چنين و چنين“، و اين اندرز: ”اگر هم پدران گذشتهتان چنين كاری میكردند دليل خريـّت پدران شماست. چرا دومرتبه اين سند حماقت را هی سالبهسال تجديد میكنيد؟ اين فقط يك سند حماقت است كه هی كوشش میكنيد اين سند حماقت را هميشه زنده نگهش داريد.“ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه
تازگی از خانم سيمين دانشور سؤالهايی كردهاند نهايتاً با اين مضمون كه چرا روشنفكران نتوانستهاند اين مملكت را درست كنند ـــــ لابد يعنی تا عين خارجه شود. پاسخ بزرگبانوی ادبيات معاصر: ”روشنفکران ما غالباً غافل از ریشهداربودن مذهب در میان مردم ایران بودهاند و هستند“، ”تنها رشتهای که مردم ایران را به هم میپیوست مذهب بوده و هست“، ”روشنفکران ما هیچگونه تماس واقعی و رودررو با دیگر مردم نداشتهاند.“ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه
میتوان با الهام از ”پرُفسور ماتاهاری“ (لقب و نام آيتالله فقيد وقتی ترور شد به ترجمه و تلفظ گزارشگران خارجی در تهران) ندا در داد: اگر زمانی در خانۀ شما و دوستان شما و اطرافيان شما چنين حرفهايی میزدند دليل خريـّت كسانی است كه در خانۀ شما و دوستان شما و اطرافيان شما كه چنين حرفهايی میزدند. چرا اين سند حماقت را هی سالبهسال تكرار میكنيد؟ اين فقط يك سند حماقت است كه هی سالبهسال كوشش میكنيد اين سند حماقت را هی زنده نگهش داريد. غافل يعنی چه؟ شما فقط دوسهتا روشنفكر خر ِ سـُر و مـُر و گـُندۀ غافل اسم ببريد تا بقيۀ حرفهايتان را دربست قبول كنيم. حتی اگر كسی تصميم بگيرد غافل باشد اين كار چطور ممكن است؟ و مگر سواد نداريد شرح تلفات روشنفكرها را بخوانيد، و مگر چشم نداريد ببينيد و گوش نداريد بشنويد و مغز نداريد تأمل كنيد جامعۀ ايران را چه شكاف عميق ِ ريشهداری دو شقــّه كرده است؟ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه
زمانی نگارنده با دريغ بر مصاحبههای معمولاً صفحهپركن و گاه پوچ و حتی بدآموز ِ احمد شاملو در دهۀ هفتاد نوشت: ”هر شغلی، حتی نوشتن، بايد بازنشستگی داشته باشد تا انسان به زورگويی نيفتد.“ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه
و اهل هر شغلی، حتی نويسندۀ موفقِِ ِِ محترم، خوب است مشاورانی داشته باشد كه به او بگويند وقتی ابتدای رمان جزيرۀ سرگردانی مینويسند هفتادهزار نسخه، به احتمال چهلونه درصد، واقعيت دارد و دوسه برابر اين تعداد آدم كتاب را خواندهاند و همچنان میخوانند. و به احتمال پنجاهويك درصد، از دوزوكلكهای ناشر برای چنگانداختن به سهميۀ كاغذ بود و خردهگيرها منتظر فرصتند تا رودربايستی را كنار بگذارند و صاف و پوستكنده نظر بدهند خوب بود نسخههای چاپشدهاش، هر چندتا، برای خدمت به محيط زيست و بهداشت عمومی به مصرف تهيۀ شانۀ تخممرغ میرسيد و چه بهتر اصلا ً نوشته نمیشد.ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه
در سالهای دبستان وقتی اولين بار جدولی ديدم كه بالای آن نوشته شده بود انتباه، خيال كردم كلمۀ اشتباه را اشتباهی نوشتهاند. بعداً فهميدم به معنی آگاهی و هشدار فرارسيدن ماه رمضان است. بد نيست اهل قلمودوات هم تكه كاغذی از باب انتباه به در يخچال يا آينۀ دستشويی بچسبانند و روی آن بنويسند: من از اين به بعد تن به مصاحبۀ شفاهی و سرپايی نمیدهم؛ حرفهای نيمپز ِ مبتذل را هم تكرار نمیكنم؛ وقتی میخواهند حرف در دهنم بگذارند میگويم اين مملكت اگر مثل خارجه نشده لابد قرار نبوده و نمیتواند بشود؛ و متقابلاً میپرسم اگر روشنفكرها روزی هزار بار به استقبال بلا بروند اين مملكت درست میشود و بقيه مدادند و میايستند تماشا میكنند؟ من رمان هفتادهزار تيراژیام را گاهی مرور میكنم تا يادم بماند پيشتر دربارۀ روشنفكرها چه مهملی نوشتهام.ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه
ه”آنان كه غنیترند محتاجترند.“ه
19 اسفند 88
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
_
Ludwig van Beethoven - String Quartet No. 4 in C minor, Op. 18, No. 4, IV. Allegro - Prestissimo
Végh Quartet
___
1 comment:
بالاخره يكي هم پيدا شد اين حرف دل ما را زد
Post a Comment