Rahim Moeini Kermanshahi
_________________
معینی کرمانشاهی و همایون خرم
____________________
معینی کرمانشاهی
ای دوست...ه
در زدم گفت کیست . گفتمش ایدوست دوست
گفت در آن دوست چیست ؟ گفتمش ایدوست دوست
گفت اگر دوستی ! از چه در این پوستی ؟
دوست که در پوست نیست ! گفتمش ایدوست دوست
گفت در آن آب و گل. دیده ام از دور دل
او به چه امید زیست ؟ گفتمش ایدوست دوست
گفتمش اینهم دمیست ؟ گفت عجب عالمیست
ساقی بزم تو کیست ؟ گفتمش ایدوست دوست
در چو برویم گشود جمله بود نبود
دیدم و دیدم یکیست . گفتمش ایدوست دوست
Ahmad Wali - Dost
______________________________
No comments:
Post a Comment