Robab Moheb
________________
رباب محب
________
اختلافِ دانگ || نگاهِ پرنده از بالا
پدرم به لبخندِ
زن می گفت معامله یِ پایاپای.
پورنوگرافی مادرم از ساقِ پا بالاتر نرفت.
من
از نیلبک
شعری ساختم
برای پروانه هایِ بی پیله
گلزاری از میخک وُ نرگس وُ قرنفلی.
حریمِ
من سنبله هایِ جادویی دارد
جلوه هایی
از خواب وُ
از خیال.
آینه
در سکوت || سکوتِ آینه
جهان کاری مشترک بود
صدایِ خودش را مشق میکرد
ما بر بالِ تکه ابریِ
پاره دیکتههای بارانی نوشتیم
عشق به خطِّ آخر
رسید در
قطاری بر جاده هایِ آبی
ما از تقابلِ سکوت با آینه به سکوتِ آینه نرسیدیم.
___________
No comments:
Post a Comment