Wednesday, April 1, 2015

Pirayeh Yaghmaii

____________ 

Altdorfer Albrecht Altdorfer - The Battle of Alexander at Issus
_____________
پيرايه يغمايی



باطل اباطیل
...

آنان از شکاف دیوارهای کهنه
 مرگ را می دیدند
و باد از باروی بلند خویش
 
زمان،
 در فاصله ی دو گُنگ
 در شتاب بود.

نه شب بود و نه روز
 گورخری بود؛
 که به شتاب از ميان شان عبور می کرد:
 
- بنگ!
تيری بود و پنداشتند گور خر مُرد.
 
يکی پرسيد :- مُرد ؟
 پاسخش دادند : - مُرد!
و باد از باروی بلند خویش آنان را می نگریست؛
 چنان که مرده گان را می نگرد!


از خاک سپاری عطر گل سرخ باز می گرديم
 باد پيشاپيش سوگواران است
 و گورخری بر شانه های باد؛
 زمان را ورق می زند!



____

1 comment:

اصغر عسگری said...

فاصله دو گنگ، خود برزخ روزمره گیست در حد فاصل زندگی و مرگ.
و روز و شب ، نقاشی شده بر پوست گوری گریزپا، گوری شکار ناشدنی، گوری بنام زمانه
دست مریزاد پیرایه یغمایی