Pirayeh Yaghmaii
____________
Altdorfer Albrecht Altdorfer - The Battle of Alexander at Issus
_____________
پيرايه يغمايی
باطل اباطیل
...
آنان از شکاف دیوارهای
کهنه
مرگ را می دیدند
و باد از باروی بلند
خویش
زمان،
در فاصله ی دو گُنگ
در شتاب بود.
نه شب بود و نه روز
گورخری بود؛
که به شتاب از ميان شان عبور می کرد:
- بنگ!
تيری بود و پنداشتند
گور خر مُرد.
يکی پرسيد :- مُرد ؟
پاسخش دادند : - مُرد!
و باد از باروی بلند
خویش آنان را می نگریست؛
چنان که مرده گان را می نگرد!
از خاک سپاری عطر گل
سرخ باز می گرديم
باد پيشاپيش سوگواران است
و گورخری بر شانه های باد؛
زمان را ورق می زند!
____
1 comment:
فاصله دو گنگ، خود برزخ روزمره گیست در حد فاصل زندگی و مرگ.
و روز و شب ، نقاشی شده بر پوست گوری گریزپا، گوری شکار ناشدنی، گوری بنام زمانه
دست مریزاد پیرایه یغمایی
Post a Comment