Mansour Khaksar
________________
![](https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhM9JNXfppBT-6MZBMi_veDmuJVAolmXuKv3RDt8hNHzXGKCJHomklSsENw8P9VQwtKMh5DMQree8qfY1NJQwMw5hqInwKJWfsZ1_ZQchZM7-5A7M_eGpKCknS8rOA7cD2aIwwgT9nUQEBo/s400/%E2%80%9CThe+Dance+of+Death%E2%80%9D,+The+Seventh+Seal+%281957,+dir.+Ingmar+Bergman%29.jpg)
“The Dance of Death”, The Seventh Seal (1957, dir. Ingmar Bergman)
________________
منصور خاکسار
از زاویه ی شعر و مرگ
از کورسوی شب
و رگه ی قرمزی که
در چشم اثر کرده است
نوک دو انگشتم
دهانه ی دوربین را می جوید
با حسی که هر چه را خوشامد می گوید
بنایی،ه
ه ه شبیه یاد بود
از آدمی که با عینک پیشین اش هم
ه ه ه ه ه ه ه هه ه ه ه ه ه ه ه ه مهجور می نمود
و تغییر چهره اش
امروز شهری را خبر کرده است
پاره پوستی که
از زاویه ی شعر و مرگ
پرسه ی پیرامونش را می نگرد
چون مفهوم شک و انتظار
با قیچی باز و بسته ای که
چیزی ناخوش را در خود می درد
ه ه ه ه ه ه ه تا در گلویی گره نخورد
همسفری نامریی که
روی هر دست و پیشانی
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه مکث می کند،ه
تا ابهامی نماند
و بخش پایانی شبنامه اش
درست دیده شود
دقایقی دزدیده
ه ه ه ه ه ه از بی شمار - چشم
و نام و دهانی که راوی این گزاره است
سایه به سایه ی شب
و آسمانی که
ه ه ه ه ه ه تا بخواهی
ه ه ه ه ه ه ه ه ه پر ستاره است
و رگه ی قرمزی که
در چشم اثر کرده است
نوک دو انگشتم
دهانه ی دوربین را می جوید
با حسی که هر چه را خوشامد می گوید
بنایی،ه
ه ه شبیه یاد بود
از آدمی که با عینک پیشین اش هم
ه ه ه ه ه ه ه هه ه ه ه ه ه ه ه ه مهجور می نمود
و تغییر چهره اش
امروز شهری را خبر کرده است
پاره پوستی که
از زاویه ی شعر و مرگ
پرسه ی پیرامونش را می نگرد
چون مفهوم شک و انتظار
با قیچی باز و بسته ای که
چیزی ناخوش را در خود می درد
ه ه ه ه ه ه ه تا در گلویی گره نخورد
همسفری نامریی که
روی هر دست و پیشانی
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه مکث می کند،ه
تا ابهامی نماند
و بخش پایانی شبنامه اش
درست دیده شود
دقایقی دزدیده
ه ه ه ه ه ه از بی شمار - چشم
و نام و دهانی که راوی این گزاره است
سایه به سایه ی شب
و آسمانی که
ه ه ه ه ه ه تا بخواهی
ه ه ه ه ه ه ه ه ه پر ستاره است
____
No comments:
Post a Comment