Tuesday, July 1, 2008

Leila Farjami

_____________



Susan Kapuscinski Gaylord _ The Spirit Books
ـــــــــ

لیلا فرجامی




کسی به یاد تو شمعی افروخت
و خاموش گشت

کسی به یاد تو چراغی روشن ساخت
و شکست
کسی به یاد تو چشمی گشود
و کور شد ...


آنگاه به یاد آورد
که در سرزمین از دست رفته
کوه ها گودال اند
و چاه ها بلند
و پرنده گان بی بال،

آنگاه به یاد آورد
که در سرزمین از دست رفته
کودکان
مادران خود را به پای رنگین کمان ها می زایند
و چال می کنند.
ل

__________

شعرین تورکجه سی :علیرضا سیف الدینی




بیریسی سنین آنینا بیرموم یاخدی
وسوندو
بیریسی سنین آنینا بیرچیراق یاندیردی
و سیندی
وبیریسی سنین آنینا بیرکره گؤز آچدی
وکور اولدو...


اوزامان خاطیرلادی کی
الدن گئتمیش اولکه ده
داغلار چوخور یئردی
وقویولار اوجا
و قوشلار قانادسیزدیلار،
او زامان خاطیرلادی کی
الدن گئتمیش اولکه ده
اوشاقلار
اؤز آنالارینی گوی قورشاغینین آلتیندا دوغورلار
و گؤمورلر.ه


_________


من وقتی می نویسم نیستم.

لیلا فرجامی در گفت گو با کوشیار پارسی



____________

1 comment:

Anonymous said...

به فضای سورریالیستی این شعر که فکر می کردم، نگاه دخترکی با موهای آشفته و عروسکی تنگ در بغل چسبیده در کادری خاکستری با نگاهی مستقیم به لنز دوربینی که تصویر را همیشگی کرده، به نظرم آمد که عمق نگاه حزن آورت را القا کرد. این همان قسمت فاخر حزن است که نقطه ای را یک جا می گذارد ، برای آغاز یک سطراندیشیدن مضاعف...مثل دو نقطه ای که خطاط قبل از نگاشتن خط اول می گذارد...