Arash Nosratollahi
آرش نصرت اللهي
____
____
قنديل
زمستان بود
زمستان بود
و جنگ ه ه ه ه تنها چيزي كه گرم بود
پدر بزرگ
در افتادن از لبه هاي نبرد
يخ زد
پدره ه ه ه پي نان و هوا
پدر روي
پدر بزرگ ه ه ه ه يخ زد
حالا اين منم
يخ زده اي روي پدر
سقفي براي پسر
بي حرفي از سال هاي سرزمينم
كه تنها زمستان دارند !ه
زمستان بود
و جنگ ه ه ه ه تنها چيزي كه گرم بود
پدر بزرگ
در افتادن از لبه هاي نبرد
يخ زد
پدره ه ه ه پي نان و هوا
پدر روي
پدر بزرگ ه ه ه ه يخ زد
حالا اين منم
يخ زده اي روي پدر
سقفي براي پسر
بي حرفي از سال هاي سرزمينم
كه تنها زمستان دارند !ه
10 / 11 / 86
____
No comments:
Post a Comment