Ali Saravi
_________
![](https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgpU927B0zyMEXkBlTn7njW2-rawC6GX44KgxGY_A5wAVNJrL8Zppu4hVvMTWF-fq-Ml3ZHQtJeDl06f9_d6N3bzHY6N67Owi_3q7kTxr23E1WqXdSm6-sRoxw1gzHyM-135VMwpTchiLo/s400/Naturalist_Q.jpg)
علی ساروی
____________
____________
صدای تو
حس می کنم رو به پاییز است
نیمکتی خیس
که ندیده ایم هرگز
اما حرف زدیم
ه ه ه ه ه ه بسیار
ه ه ه ه ه ه ه با باد.ه
____
روزدربرداشت خارجی
درنگاه کم حرف پرستاران
دفن می شود
برف
بیرون پنجره میان کوچ پرستوهاست
در باد
تکه
تکه می شوم
روز رابا روزنامه ی شب
دربیمارستان
مرور می کنم
مرگ را حتی
از بوی زنی که در اتوبوس و
حالا
کنار تخت در ملحفه ها...ه
____
1 comment:
سلام. صداي طبيعي اين شعر ها و نحوه ي بيان و همچنين ابهام ظريفي كه در آنهاست جاذبه ي خاصي را ايجاد ميكند...ممنون
Post a Comment