Ziba Karbassi
_______________
Old Tabriz
زیبا کرباسی
________
کُلاژ 11ه
هرچه از این مُردگی می کَنم به زندگی قد نمی دهد انتظار
انتظار
انتظار هوای خمارِ بارانی دارد.ه
باران های غلیظ بی احتیاط
و انگشتان زمختی که نمی توانند ه ه ه در این همه تاریک
کلاه و بارانی زردم را ه ه ه روی سر و تنم ه ه ه صاف کنند.ه
وقتی دُُردانه دانهی بارانم ه ه ه دُردانه دانهی باران ام ه ه ه نیست
در این هواتنگی ه ه ه هوایش که نیست
نیستم ه خ ه زمین ندارم
در این صدا تنگی ه ه ه نفس که هیچ
میان قدم هاش ه ه ه قدم به شعر نمی توانم
قد نمی کشم
کنارش که نباشد ه ه ه دریا نمی توانم.
روی عصب های فلزی ِ شهر سازی کوک نمی زندم
زیر دندان های چرکی اش پایم می بُرده ه ه رقص نمی بَرَدم.ه
هرچه از این مُردگی می کنم ه ه ه به زندگی قد نمی دهد انتظار.ه
هرچه از این دِیر می دَرَم ه ه ه دیوار دیر می شود ه ه ه سَرَم نیست
هرچه از این دریا می بلعم ه ه شور شور می شوم
پاهایم می دود از من ه ه ه دورتر می شوم
کم داشته ام ه ه ه همیشه کم داشته امانتظار
انتظار هوای خمارِ بارانی دارد.ه
باران های غلیظ بی احتیاط
و انگشتان زمختی که نمی توانند ه ه ه در این همه تاریک
کلاه و بارانی زردم را ه ه ه روی سر و تنم ه ه ه صاف کنند.ه
وقتی دُُردانه دانهی بارانم ه ه ه دُردانه دانهی باران ام ه ه ه نیست
در این هواتنگی ه ه ه هوایش که نیست
نیستم ه خ ه زمین ندارم
در این صدا تنگی ه ه ه نفس که هیچ
میان قدم هاش ه ه ه قدم به شعر نمی توانم
قد نمی کشم
کنارش که نباشد ه ه ه دریا نمی توانم.
روی عصب های فلزی ِ شهر سازی کوک نمی زندم
زیر دندان های چرکی اش پایم می بُرده ه ه رقص نمی بَرَدم.ه
هرچه از این مُردگی می کنم ه ه ه به زندگی قد نمی دهد انتظار.ه
هرچه از این دِیر می دَرَم ه ه ه دیوار دیر می شود ه ه ه سَرَم نیست
هرچه از این دریا می بلعم ه ه شور شور می شوم
پاهایم می دود از من ه ه ه دورتر می شوم
بگذار مرا
تلف شده ام
مرگ ه ه ه مرگم نوش
تنها ه ه ه ه بر سینهی گورم ه ه ه سینه کنید ه ه ه تنها سینهی او را کم داشته ام.ه
تلف شده ام
مرگ ه ه ه مرگم نوش
تنها ه ه ه ه بر سینهی گورم ه ه ه سینه کنید ه ه ه تنها سینهی او را کم داشته ام.ه
____________
No comments:
Post a Comment