Shahla Bahardoost
_____________
Detail - Yishan temple - Danshui
___________________________
شهلا بهاردوست
در حوالیِ رود کاکلی با صدای آب می خواند
کرمِ ابریشم در آغوش برگی لطیف لمیده
آب آینه اش را جلاء داد و باغچه غرقِ شکوفه هاست
اما من هنوز برای پروانه ها که بال بال می زنند
دلم شور می زند
از آرزوهای بی پروا که دگمه باز می کنند می ترسم
من در وقت های بی وقت حتی به بودنِ تو شک می کنم
گمانم دست های سردم امید را گم کرده اند
باید کاکلی بیاید، برایم بخواند
دوباره خواب ها را معنا، ما را باور کند
کرمِ ابریشم در آغوش برگی لطیف لمیده
آب آینه اش را جلاء داد و باغچه غرقِ شکوفه هاست
اما من هنوز برای پروانه ها که بال بال می زنند
دلم شور می زند
از آرزوهای بی پروا که دگمه باز می کنند می ترسم
من در وقت های بی وقت حتی به بودنِ تو شک می کنم
گمانم دست های سردم امید را گم کرده اند
باید کاکلی بیاید، برایم بخواند
دوباره خواب ها را معنا، ما را باور کند
__________
1 comment:
زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت.......خیلی خوب .
Post a Comment