Friday, January 1, 2010

Gülten Akın

___________


گولتن آکین - ترکیه

فارسی : یاشار احد صارمی

_____________________

شعر کوتاه/ ۱ه


یک جمله‌ی بلند به قدر رُمانی
ه ـ بعد ، خب ، پیر شدم.ه



شعر کوتاه/
۲ه

لکه‌ می‌اندازد بوسه‌های تُند ، تن را
ولی تا ابد خاطره‌ی بوسه‌های یواش.
ه


ماسه


معشوقی داشتم
که یک مشت از ماسه‌ی شهرش برایم فرستاده بود

ولی من همیشه در فکر باد آنجا بودم
آرام آیا؟
ه
دیوانه، یا پی در پی؟ه
جخ هرازگاه پیدا در آسمان و هر چه را که از زمین گرفته می‌پاشد؟ه

بعدها شهرهایی داشتیم که با هم قسمت کردیم

باد استاد بود و من هنوز ناشی
آمد و وزید و عصبانی رفت
چشم‌هایم را ماسه پُر کرد.
ه



_____________

1 comment:

Anonymous said...

che ziba, khili