Friday, January 1, 2010

Leila Kasra

________________



لیلا کسری

______________


در جشنواره ی این سوی پُل


من سال هاست
در این انزوای پر تلاطمِ محدود
قایقم را بصبر می رانم
و صبورانه دار می می زنم
لحظه ها را که وحشیانه شگفت اند
و انهدام ذره های تنم را
مثلِ شباب حک شده بر آبِ قایق و پارو
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه جار می زنم

در جشنواره ی این سوی پُل
غریو عقده ی تاراج است
و واژه ی بی اعتبار شتا
و آنچه من از رقص می دانم
رعشه های مرصع اندام است

من در سیاه می دوم اینجا
سیاه، در صراحیِ رگهایم
و غم تمام مرا فتح می کند

در جشنواره ی این سوی پُل
شراب
مخمرِ دلگیر نطفه های شیطان است

من و سگم
هر دو قلاده از طلا داریم
و عطر خوبِ نسیمی
که از کوچه های استخوان و
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه نان و
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه آزادی
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه می آید
هزار چتر رنگین اشتیاق رخصت را
در آفتاب داغ بردگی ام می کارد
و من اینجا به اختناق می نگرم
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه که یکسره می بارد
و نبض زخم های تفرقه را می بینم
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه که یکسره می کوبد
آه گویی زمانه تب دارد

زمانه تب دارد
و شکفتن گلهای لاله عباسی*ه
و شوق باز گشتِ مرد از کناره ی جالیز
غروب کلبه ی زن را نمی فشاند نور
و در این جشنواره دانه ای از جهنمِ گور
خزیده در من و می روید
و بمن در تمام لحظه های سیاه
شبح مرگ من
ه ه ه ه ه ه ه ه ه سلام
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه می گوید





ه* در روستاها گلِ لاله عباسی را گلِ مرد می نامند چون این گل روزها به صورت غنچه است و آنگاه که مردان از مزرعه به خانه بر می گردند ، می شکفد. ه





________

2 comments:

مهتاب کرانشه said...

یک شعر زیبا پر معنی و تمام عیار ....روح لیلا کسری عزیز شاد و جایش خالی در این روزها

Unknown said...

قطعا بخشی از ادبیات ما خصوصا آثار ماندگار موسیقی ما مدیون او می‌باشد. روحش شاد و یادش تا ابد گرامی‌ باد