Monday, February 1, 2010

Mansour Khaksar

_________



The Chillingworth Owl by Ann Wood
__________

منصور خاکسار


بوف


در حوصله ی هیچ چون و چرا
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه نیستم
خیره به در
با عجزی از تماشا
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه و گمشدگی
در شباهتی از نزدیک و نا ممکن
و کابوسی که از آن رها نیستم
دیواری عبوس
سر بر افرشاته است
با ریشه ی درختانی
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه پا در هوا
از کفش و
ه ه ه ه ه لباس و
ه ه ه ه ه ه ه ه ه عینک شکسته
و بوی خون و
ه ه ه ه ه ه ه ه ه یُد
هوا را انباشته است

نام ها را هوار می کشند
فریادی خفه
ه ه ه ه ه ه از صف می خزد
و در آهنی
ه ه ه ه ه ه پشت سر بسته می شود.ه



______

3 comments:

sheida mohamadi said...

به گمانم یکی از شاعرانی که از زمان خویش جوان تر است به زبان و حس شعری همین منصور عزیز خاکسار است که مثل نسبتش خاکی است اما در همین سکوت و ریزش چقدر شعرهای زیبا و جوانی می سراید این روزها. انگار یکباره چشم من روشن می شود و دلم نیز. از بس دردها را این منصور زیبا می کند، تلخی اش یادم می رود.
در ضمن یاشار عزیز برافراشته را اشتباه تایپ کردی.

آذر کیانی said...

سلام. بوف. دیگه؟ بعضی کلمات حرف آخراند.ممنون

babak said...

ديوار عبوس


در آهني


كابوس


اين شعر شعر زندان است ؟