Monday, March 1, 2010

Ali Asadollahi

______________


Ghost Opera- Denis Oliver
________________

علی اسداللهی

صبح


روز
از پشت کوه آمده
یا آسمان خراشهای روبرو؟
ه
پرده را از صورت بی جان پنجره کنار بزن!ه
ساعت خروس می خواند
گلدسته ی فلزی رادیو
اذان...
ه
گنجشک ها اگر نتوانند
جرثقیل
از خواب بلندت می کند
می گذارد
پشت میز صبحانه:
ه
لیوانی شیر
به تعارف پاستور
یا دست و پا زدن مزارع چای
در فنجانی فوری...؟
ه
آماده باش قهرمان!
ه
و به جای خمیازه
لبخندی بکش
بر صورت ماسیده در آینهی دستشویی...
ه
این بوق سرویس خواب آلود اداره نیست
اسب های بخار
در انتظارت شیهه می کشند...!
ه





___




Habanera by Bizet

__

2 comments:

آذر کیانی said...

سلام . خیلی خوب زندگی عموم مردم رو به تصویر کشیدی. این شعر ماندنی ست .بنظرم میرسد.ممنون

فرشته پناهی said...

این وقت شب گیجی یه هو از خواب پریدن سر صبح با صدای تلفن اومد سراغم