Amir Hossein Teekany
________________
The Petrified Prince
_________
امیرحسین تیکنی
رودخانه ی فراموشی
خاطره ی جزیره ی نقره پوش را از یاد برده است
نهنگ سالخورده ی چروکیده ی من !ه
هی هلش می دهم هی
که برو !ه
نمی رود
سال هاست زیر پوستین سنگین غمگینش
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه مرده است
و چرا هنوز نفس می کشد
ه... نمی کشد
حالش از شوری دریا بهم می خورد
با اقیانوس حرفی نمی زند
پیامبری را که بلعیده فراموش کرده است
نمی کشد دیگر
ساحلی ش پیدا نیست
دیگر !ه
نمی بیند ! نمی خواهد ببیند !ه
حوصله اش سر رفته باشد انگار
چمباتمه می زند در خودش
غلت می خورد در مخیله ی خالی اش
هی هلش می دهم هی
هی تکه تکه
از تنش خاطره می کند
خاطره ها در آب های دنیا رها می شوند
از خط استوا می گذرند
دور قطب جنوب می گردند
هر یک در خلیجی در اقیانوسی
هی هلش می دهم هی
هی منفجر می شود از درون
حوصله ی شنیدن آواز پریان جزیره ی نقره پوش را ندارد
بیچاره نهنگ سالخورده ی چروکیده ی من !ه
به رودخانه ی فراموشی* فکر می کند
و رفتن و رها شدن همین !ه
حالا من هی هلش می دهم هی !ه
و هی لجبازی می کنیم با هم .ه
هالدیا – هند 23-10-2009نهنگ سالخورده ی چروکیده ی من !ه
هی هلش می دهم هی
که برو !ه
نمی رود
سال هاست زیر پوستین سنگین غمگینش
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه مرده است
و چرا هنوز نفس می کشد
ه... نمی کشد
حالش از شوری دریا بهم می خورد
با اقیانوس حرفی نمی زند
پیامبری را که بلعیده فراموش کرده است
نمی کشد دیگر
ساحلی ش پیدا نیست
دیگر !ه
نمی بیند ! نمی خواهد ببیند !ه
حوصله اش سر رفته باشد انگار
چمباتمه می زند در خودش
غلت می خورد در مخیله ی خالی اش
هی هلش می دهم هی
هی تکه تکه
از تنش خاطره می کند
خاطره ها در آب های دنیا رها می شوند
از خط استوا می گذرند
دور قطب جنوب می گردند
هر یک در خلیجی در اقیانوسی
هی هلش می دهم هی
هی منفجر می شود از درون
حوصله ی شنیدن آواز پریان جزیره ی نقره پوش را ندارد
بیچاره نهنگ سالخورده ی چروکیده ی من !ه
به رودخانه ی فراموشی* فکر می کند
و رفتن و رها شدن همین !ه
حالا من هی هلش می دهم هی !ه
و هی لجبازی می کنیم با هم .ه
ه* از افسانه های باستانی
__
______________
1 comment:
سطور بسیار زیبایی در متن دیده میشوند و دریافت یکپارچهای
مهران ز
Post a Comment