Farzaneh Qavami
____________________
Pouran Jinchi, Forough #2.
__________________
فرزانه قوامی
پارک
نگران بود
پارک نگران بود
هجوم فالگیر ها
حمله ی ناگهانی توپ ها
و جفت گیری مگس ها
درصد آلودگی بالاتر از دامن ها نفس می کشید و باران نبود
مرد ها از تهران می گفتند و باران نبود
زن ها به مرغ های سوخاری نگاه می کردند و باران نبود
آهن بود و من بود و ممنوع
"گرم بود برای عاشق شدن گرم بود"
ما جلف بودیم
آدامس می جویدیم
و زندگی راس ساعت نه ما را به کوچه می آورد
"سرد بود برای جفت گیری سرد بود"
ماشین ها را در آغوش بگیر
لب های چرغ قرمز را ببوس
هیچ جای این خیابان ممنوع نیست
دیگر
نگاه کردن به درخت ها سخت است
گرم کردن نیمکت ها سخت است
عشق بازی توی گاز کربنیک سخت است
رسیدن به راس ساعت نه سخت است
فالم را بده تا تولد نهمین فرزند دروغینم را جشن بگیرم
و به جفت گیری مگس ها بخندم
"شاعرانه بود HIVهنوز شاعرانه بود"
آبان 88
___________
______________
No comments:
Post a Comment