Azita Ghahreman
___________________
آزیتا قهرمان
_______________
سفیدِ هیولایی
آواز بی پرنده ه ه فروردین بی درخت ه ه عشق بی دست وهست
نام تو را به پیشانی ام ه ه شلیک کرد وبرد
تا شکلِ گلی سفید وهیولایی ه درآسمان سیاه
تا زانو روبروی خدا ه ه خم شوم
برویم ه ه سروهای آبی امشب پیدا کنیم
ه ه برویم امواج دیگری ه ه در این صدا با ما بسوزد
ردای نارنجی ه درنوبت من است
این بطری و کتاب می مانده ه من رفته ام
می دانم عادت می کندغروب ه ه به اشباح لانه اش
احترام به میله ها ه ه به سایه قسطی اش
این ابرها می بارد
ترکیب شعله ها ه ه در ما ه ه عجیب می شود
افسون کافه ها ه ه بوته ی گلی سرخ
چه تند در را زدنده ه آمدنده ه بردنده ه رفتنده ه کشیدند
چه زود حرف های دزدکی ه ه کاغذقایقی ه ه کوچه ی دلبری
تلخ ه ه دستم به شانه ات نمی رسده ه باز باران چرا گرفت ؟ه
ای گربه های زرد ه ه ازما گذشت ه ه کالسکه رفت
یادت هست چه اسب های روشنی ؟ه
حرف های تو برق می زند امشب ه ه کرم شبتاب شدی؟ه
راستی صوفی کجا ه ه کی بی من سفرشدی
کلمه ها کی آمدنده ه روی میز ه ه شاعر شدند
لیوان سوراخ دارد چرا ه ه بشقاب ها دیوانه اند ؟ه
تو ساغر را بریز تمام ه تو از خودت بگو
دریا ازکی ه ه به این خیابان دچار شد ؟ه
درخت گیلاس ه ه دراین عبارت آتش گرفت
چقدر صدا می ریزد و درسطر کوچکی ه ه - جا نبود؟ه
شاخه ی سرخ ه ازشکاف لبم ه ه بیرون
دوباره ه ه در قصه ای که درد می کشید
هی کوه ه ه دره ه ه خواب و خاطره
دوباره ه ه با کوچه های خاکی ه ه خلوت شدم
با دفتر ومداد سبز ه ه شهرها چرخیده اند و حدس می زدی
ماه قاتل است و حدس می زدم
آسمان مرا تمام کرد و راه دورمی زند ه ه امشب
آمدی ه ه و سمت های دیگری ه ه ا زنو زمین
آمدم ه ه و رفت های دیگری ه ه از من سلام
نام تو را به پیشانی ام ه ه شلیک کرد وبرد
تا شکلِ گلی سفید وهیولایی ه درآسمان سیاه
تا زانو روبروی خدا ه ه خم شوم
برویم ه ه سروهای آبی امشب پیدا کنیم
ه ه برویم امواج دیگری ه ه در این صدا با ما بسوزد
ردای نارنجی ه درنوبت من است
این بطری و کتاب می مانده ه من رفته ام
می دانم عادت می کندغروب ه ه به اشباح لانه اش
احترام به میله ها ه ه به سایه قسطی اش
این ابرها می بارد
ترکیب شعله ها ه ه در ما ه ه عجیب می شود
افسون کافه ها ه ه بوته ی گلی سرخ
چه تند در را زدنده ه آمدنده ه بردنده ه رفتنده ه کشیدند
چه زود حرف های دزدکی ه ه کاغذقایقی ه ه کوچه ی دلبری
تلخ ه ه دستم به شانه ات نمی رسده ه باز باران چرا گرفت ؟ه
ای گربه های زرد ه ه ازما گذشت ه ه کالسکه رفت
یادت هست چه اسب های روشنی ؟ه
حرف های تو برق می زند امشب ه ه کرم شبتاب شدی؟ه
راستی صوفی کجا ه ه کی بی من سفرشدی
کلمه ها کی آمدنده ه روی میز ه ه شاعر شدند
لیوان سوراخ دارد چرا ه ه بشقاب ها دیوانه اند ؟ه
تو ساغر را بریز تمام ه تو از خودت بگو
دریا ازکی ه ه به این خیابان دچار شد ؟ه
درخت گیلاس ه ه دراین عبارت آتش گرفت
چقدر صدا می ریزد و درسطر کوچکی ه ه - جا نبود؟ه
شاخه ی سرخ ه ازشکاف لبم ه ه بیرون
دوباره ه ه در قصه ای که درد می کشید
هی کوه ه ه دره ه ه خواب و خاطره
دوباره ه ه با کوچه های خاکی ه ه خلوت شدم
با دفتر ومداد سبز ه ه شهرها چرخیده اند و حدس می زدی
ماه قاتل است و حدس می زدم
آسمان مرا تمام کرد و راه دورمی زند ه ه امشب
آمدی ه ه و سمت های دیگری ه ه ا زنو زمین
آمدم ه ه و رفت های دیگری ه ه از من سلام
______________
Deuter - Caravan
___________________________
1 comment:
دست مریزاد دوست عزیز و مهربان. مثل همیشه زیباست
Post a Comment