Alireza Nori
________________
The Subway, 1928 - José Clemente Orozco
________________
علیرضا نوری
گیر افتادی
کمی نزدیکتر
از اینکه دنباله اش را از زیر پوستم
بکشد بیرون
دنبالت می دود و بند نمی آید
کارش شده
مدام رو کردن سرنخی تازه از من
آخرین بار ِ دیده شدنم
مثلا در نبُردن خیابان به جائی
از بار سوم تو
و پدری که بهتر میدانست ، می داند ؟ه
....
ازتو تا عکس های نیمه سوخته
که راهی نیست
مثل دست هایت هم حرف نزنی
پیدایت کرده
با علائمی از بوی قورمه سبزی
و تکیه اسم های تازه به تو ...ه
گیر افتادی !!ه
ومابین کلماتی که به زبان نمی آوری
دیگرجای برای پنهان شدن نیست
از اینکه دنباله اش را از زیر پوستم
بکشد بیرون
دنبالت می دود و بند نمی آید
کارش شده
مدام رو کردن سرنخی تازه از من
آخرین بار ِ دیده شدنم
مثلا در نبُردن خیابان به جائی
از بار سوم تو
و پدری که بهتر میدانست ، می داند ؟ه
....
ازتو تا عکس های نیمه سوخته
که راهی نیست
مثل دست هایت هم حرف نزنی
پیدایت کرده
با علائمی از بوی قورمه سبزی
و تکیه اسم های تازه به تو ...ه
گیر افتادی !!ه
ومابین کلماتی که به زبان نمی آوری
دیگرجای برای پنهان شدن نیست
__________________________
_______
No comments:
Post a Comment