Shapur Ahmadi
__________________
verso-Al-Sufi-manuskrift-stjernetegnet-tvillingerne
________________
شاپور احمدي
آن پارهی دیگر
کاردی در استخوانم رویید
که پیشاپیش
سگی سرد
در شب زرد ستارگان
به دندان ميخایید.ه
***
لب و دندان آن ماه دهان باز کرد چیز رکیکی بخواند:ه
عمری است میخواهم در سنگها و بلوط های بارانی بگریم.ه
***
گمان کردی با خود رستم و سهراب را خواندهام
یادگار زریران و آخرین شام خداوندگارم.ه
***
با سينهی سرازیر
سگی بدجان
سپیدهدمان مات
در لگن چولیدهاش
زایید.ه
بر سکوی برفی آن سو
ماهک ولرم
در خوناب خود
آویخت.ه
***
در سنگ های ناشناس مرگ
گرد شکمبهام
آرنجها باریکتر میشوند
تا خورههای بهاری را
در تیغهای یخی مهتاب
ببویم ستایش کنم.ه
***
پیشاپیشِ حدقههای گشادم
سگبرههای بردبار
به صمغ خاموش خلیج
گوش میجنبانند.ه
***
به گمانم در نیزارهای نیمروز
تپش صمغ خلیج فارس را میشنوم.ه
و با هیسهیس نرمهریز
سبیل هر سگبری
دانهدانه میلرزد.ه
***
بامدادان سه روز است که تبخالهای ستارگان کثیف
بر پوستم میشکفند.ه
بر بالینم روحی گسیخته میتپد
تا خونم بتازد و باد به تن رود.ه
پشت به آتش، نزدیک کاسهی سرم
بر کندن خانمان مردی را مینگرد.ه
***
اندام کاهل خود را بینیکویی دست میکشم.ه
و باد، نیمهگرم
بیتباهی
بر زمین نشست.ه
***
میشود چیزها را ساده انگاشت.ه
بیا بر بام کوسهسگهای تلمبار
در باتلاق شوریدهبخت،ه
بی وراجیهای سکرآور
اندکی بگذریم.ه
آه با چشمان سوزان از کنار بناگوش کبودت
همهی سخنم را شنیدی. حیف که اندام تیغداری بودم.ه
***
هر چه میاندیشم، چون به تن خود باز میگردم
و او را میبویم تا بپرسم
در آب کثیف دهقانم
چه کسی همچنان نیک و بد را میشنود،ه
در گَرد سیاه پرخاشگری نمیبینم.ه
تیغی بر اسب کشیده بودم.ه
***
از چرخ نمیگذرم.ه
عطارد به برج دوپیکر نشست.ه
***
از هر سو
گناهکارتر از همه
منم.ه
بیآرزو
در بستر اهریمنم.ه
***
بر ناخنهای گرمش برخاست
بهسستی سرم را بوسید.ه
سوگند میخورم هرگز تنی وزغگونه ندیده بودم.ه
جوان پانزدهسالهای
در همهی خواب چند بار
از سبوی خنک
آبی به دهانم ریخت.ه
***
در بُنهای خاموش
آرمیدیم وای
میان روشنان و تاریکی
سگ زردی از ستارگان
پیشم نشاند.ه
که پیشاپیش
سگی سرد
در شب زرد ستارگان
به دندان ميخایید.ه
***
لب و دندان آن ماه دهان باز کرد چیز رکیکی بخواند:ه
عمری است میخواهم در سنگها و بلوط های بارانی بگریم.ه
***
گمان کردی با خود رستم و سهراب را خواندهام
یادگار زریران و آخرین شام خداوندگارم.ه
***
با سينهی سرازیر
سگی بدجان
سپیدهدمان مات
در لگن چولیدهاش
زایید.ه
بر سکوی برفی آن سو
ماهک ولرم
در خوناب خود
آویخت.ه
***
در سنگ های ناشناس مرگ
گرد شکمبهام
آرنجها باریکتر میشوند
تا خورههای بهاری را
در تیغهای یخی مهتاب
ببویم ستایش کنم.ه
***
پیشاپیشِ حدقههای گشادم
سگبرههای بردبار
به صمغ خاموش خلیج
گوش میجنبانند.ه
***
به گمانم در نیزارهای نیمروز
تپش صمغ خلیج فارس را میشنوم.ه
و با هیسهیس نرمهریز
سبیل هر سگبری
دانهدانه میلرزد.ه
***
بامدادان سه روز است که تبخالهای ستارگان کثیف
بر پوستم میشکفند.ه
بر بالینم روحی گسیخته میتپد
تا خونم بتازد و باد به تن رود.ه
پشت به آتش، نزدیک کاسهی سرم
بر کندن خانمان مردی را مینگرد.ه
***
اندام کاهل خود را بینیکویی دست میکشم.ه
و باد، نیمهگرم
بیتباهی
بر زمین نشست.ه
***
میشود چیزها را ساده انگاشت.ه
بیا بر بام کوسهسگهای تلمبار
در باتلاق شوریدهبخت،ه
بی وراجیهای سکرآور
اندکی بگذریم.ه
آه با چشمان سوزان از کنار بناگوش کبودت
همهی سخنم را شنیدی. حیف که اندام تیغداری بودم.ه
***
هر چه میاندیشم، چون به تن خود باز میگردم
و او را میبویم تا بپرسم
در آب کثیف دهقانم
چه کسی همچنان نیک و بد را میشنود،ه
در گَرد سیاه پرخاشگری نمیبینم.ه
تیغی بر اسب کشیده بودم.ه
***
از چرخ نمیگذرم.ه
عطارد به برج دوپیکر نشست.ه
***
از هر سو
گناهکارتر از همه
منم.ه
بیآرزو
در بستر اهریمنم.ه
***
بر ناخنهای گرمش برخاست
بهسستی سرم را بوسید.ه
سوگند میخورم هرگز تنی وزغگونه ندیده بودم.ه
جوان پانزدهسالهای
در همهی خواب چند بار
از سبوی خنک
آبی به دهانم ریخت.ه
***
در بُنهای خاموش
آرمیدیم وای
میان روشنان و تاریکی
سگ زردی از ستارگان
پیشم نشاند.ه
_________________________________
joao gilberto ~ ‘s wonderful
joão gilberto (born joão gilberto prado pereira de oliveira on june 10, 1931 in juazeiro, bahia) is a brazilian singer and guitarist. he is credited with having created the bossa nova beat and is known as the “father of bossa nova.” his seminal recordings, including many songs by antonio carlos jobim and vinicius de moraes, established the new musical genre in the late 1950s. from an early age, music was a part of joão gilberto’s life. his grandfather bought him his first guitar at the age of 14. during high school, gilberto teamed up with some of his classmates to form a small band. gilberto, who led the band, was influenced by brazilian popular songs, american jazz, and even some opera, among other genres. after trying his luck as a radio singer in salvador, bahia, the young gilberto was recruited in 1950 as lead singer of the vocal quintet garotos da lua (moon boys) and moved to rio de janeiro. a year and a half later, he was dismissed from the group for his lack of discipline (he would often show up late to rehearsals or not at all). joão gilberto’s first recordings were released in brazil as two-song 78-rpm singles between 1951 and 1959. in the 1960s, brazilian singles evolved to the “double compact” format, and joão would release some eps in this new format, which carried 4 songs on a 45-rpm record. (quotation)
_______________________
No comments:
Post a Comment