Massoud Atai
_________________
A Gallé cut and enamelled ‘Japoniste’ glass cigarette beaker (c . 1890)
____________________
مسعود عطائی
قناری و دارکوب
نهالی نورسیده گفت روزی با درختی پیر :ه
ه"چرا در سینه ی تو دارکوبی جای خوش کرده ،ه
و می کوبد به جانت ضربه های تُند و جانفرسا ؟ه
ولی بر شاخه ی من یک قناری
روز و شب سر می دهد صد نغمه ی زیبا ،ه
و می خواند به گوش ِ من سرود ِ زندگانی را ؟ "ه
درخت پیر پاسخ داد :ه
جان من! ببین این روزگارِ تارِ من را و بدان قدر جوانی را
چو تو من هم زمانی خوش ادا بودم.ه
نه در دل وحشت از مرگ ونه بیمی از خدا بودم .ه
تو را آینده در پیش است ، همچون نوگلی در فصل فروردین
قناری را به دل حتاّ سر سوزن نیاز ِ اضطرابی نیست .ه
ولی این دارکوب ِ پیر و فرسوده یقین دارد
که جز یک جرعه در پیمانه ی عمرم ، شرابی نیست ،ه
و روی بامداد ِ من حسابی نیست !ه
ه"چرا در سینه ی تو دارکوبی جای خوش کرده ،ه
و می کوبد به جانت ضربه های تُند و جانفرسا ؟ه
ولی بر شاخه ی من یک قناری
روز و شب سر می دهد صد نغمه ی زیبا ،ه
و می خواند به گوش ِ من سرود ِ زندگانی را ؟ "ه
درخت پیر پاسخ داد :ه
جان من! ببین این روزگارِ تارِ من را و بدان قدر جوانی را
چو تو من هم زمانی خوش ادا بودم.ه
نه در دل وحشت از مرگ ونه بیمی از خدا بودم .ه
تو را آینده در پیش است ، همچون نوگلی در فصل فروردین
قناری را به دل حتاّ سر سوزن نیاز ِ اضطرابی نیست .ه
ولی این دارکوب ِ پیر و فرسوده یقین دارد
که جز یک جرعه در پیمانه ی عمرم ، شرابی نیست ،ه
و روی بامداد ِ من حسابی نیست !ه
۱۶/۱۲/۱۱
_________
No comments:
Post a Comment