Sunday, January 1, 2012

Mehrnoosh Ghorbanali

_______________

First Snow, 2006 by Andrey Aranyshev
______________
مهرنوش قربانعلی

كوك(3)ه


ه«آن گل سرخي كه دادی
در سكوت خانه پَژ ... مُرد»
ه

چه‌قدر خاطره‌ام را تصنيف‌ها مي‌خواهند
بوته‌های قالي ازسرخي گونه‌ام پژمُرده نمی شوند
و تابلويی لكه‌هاي رنگ را وقت ملاقاتم
از انگشتش پاك نمی كند
فكر می كنی جهان آن قدر ديوار دارد
كه ديدارهايمان را در آغوش بگيرد؟
ه

ه« آن گل‌سرخي كه دادی»ه

بالش‌ها چه خواب سنگينی دارند
از ضربان جاز نيز پلك باز نمی كنند
ه«آن گل سرخي كه دادی»ه
صفحه برگشته است
چای ديگری بريزم؟ه





___________________

No comments: