Niels Hav
_____________
نیلس هاو-شاعر دانمارکی - فارسی : آزیتا قهرمان
____________________
خودکار خارق العاده ی من
........
ترجیح می دهم ؛ بنویسم
با خودکارکهنه ای که از توی خیابان پیدا کردم
یا با یکی از این خودکار های تبلیغاتی ؛ که از یک برقکار گرفتم
از یک پمپ بنزین یا بانک
نه فقط برای اینکه ارزان ست و مجانی
چون خیال می کنم فقط یک وسیله اینجوری
فیوز نوشتن من است با ابتکار و
به زحمت ؛ ماهرانه عرق ریختن ؛ روی دفتر های اجرایی ادارات
و رازهای کل ِ حیات
یک بار شعر هایی نوشتم با وسواس ؛ با یک خودکار فشفشه ای
- شعرخالص درباره ی پوچی خالص
اما حالا دوست دارم کاغذ هارا به گه بکشم
اشک ها و آب دماغ
شعربرای لوس بازی که نیست
یک شعر باید همانقدر درستکار باشد که پانویس های داوی جونز
ترکیبی از واقعیت و چاخان محض
آدم یعنی اینهمه حساس بزرگ شده ؟ه
نه چندان زیاد
برای همین چشمم به فروشگاه های زنجیره ای ست
وکاغذ های جدا پاره پوره .ه یک حساب ِموجودی تبدیل شده
متعلق به واقعیت - درست عین خود شعر
و برای همین خیلی خوشحالم از این خودکار بانک؛ که توی تاریکی شب
درست جلوی در بسته یک توالت عمومی پیدا کردم ؛ یک بوی خفیف هم می دهد ؛ شاش سگ و چه چیز های محشری هم می نویسد
____________
ترجیح می دهم ؛ بنویسم
با خودکارکهنه ای که از توی خیابان پیدا کردم
یا با یکی از این خودکار های تبلیغاتی ؛ که از یک برقکار گرفتم
از یک پمپ بنزین یا بانک
نه فقط برای اینکه ارزان ست و مجانی
چون خیال می کنم فقط یک وسیله اینجوری
فیوز نوشتن من است با ابتکار و
به زحمت ؛ ماهرانه عرق ریختن ؛ روی دفتر های اجرایی ادارات
و رازهای کل ِ حیات
یک بار شعر هایی نوشتم با وسواس ؛ با یک خودکار فشفشه ای
- شعرخالص درباره ی پوچی خالص
اما حالا دوست دارم کاغذ هارا به گه بکشم
اشک ها و آب دماغ
شعربرای لوس بازی که نیست
یک شعر باید همانقدر درستکار باشد که پانویس های داوی جونز
ترکیبی از واقعیت و چاخان محض
آدم یعنی اینهمه حساس بزرگ شده ؟ه
نه چندان زیاد
برای همین چشمم به فروشگاه های زنجیره ای ست
وکاغذ های جدا پاره پوره .ه یک حساب ِموجودی تبدیل شده
متعلق به واقعیت - درست عین خود شعر
و برای همین خیلی خوشحالم از این خودکار بانک؛ که توی تاریکی شب
درست جلوی در بسته یک توالت عمومی پیدا کردم ؛ یک بوی خفیف هم می دهد ؛ شاش سگ و چه چیز های محشری هم می نویسد
No comments:
Post a Comment