Azita Ghahreman
___________________
آزیتا قهرمان
__________________________
ابوالهول سر پیچ رابطه فیثاغورث
چند روزی است اسبهای قرمز در گاراژ پنچر و
ترجمه دریچه ی بسته ایست با پیچکهایِ خیس ِ قفل
این روزن اما با پیچ و خم نخ طلایی به انتهای غار هیولا
به یونان وصل میشود
جایی که ابوالهول شعری به دندانش
معما طرح میکند برای نصبِ سر "مِده آ" بالای این افق برفی
معمای اول
خاطرهای که پوستههایش را از اکنون گرفت و عنوانش را از احتراق سماوات
در رختخواب چگونه کتابی میتواند باشد؟
پلیسی
علمی
پاورقی
هیچ کدام
معمای دوم
جادهای که روی ردیف طلسمات و رعایت موازین معماری بالای درخت پی ریزی میشود چند تن سیمان لازم دارد؟
یک ته استکان
به اندازه وزن کبوتری در آب
مجذور قاعده ضرب درعدد پی تفسیم بر تراکم اوضاع
به اندازه کافی
معمای سوم
تفاوت زنی گیج که از
باغهای گل سرخ مانوئل دفایا رد شد با مردی که توسط پرندههای سیاه
ِمشکوکی در خواب دستگیر میشود در چیست؟
اصلیت احکام عاشقانه در تبادل دو مسیر ِمخالف ِضمنی
تاثیر کواکب در سعد و نحس نیروهای کوانتومی و ذرات ناپایدار در اوزون
تفاوت دوربین لایکا وساز روسی بالالایکا در یک واقعه
کند غلتیدن ِ دو دایره سیاه و سبز واتفاق سنجاقکی در چهار راه بعدی که میتواند همه ریاضیات قلب را قاطی کند
بگذریم! از پیچ این رابطه فرعی در نصف النهار خود گردان واتصالات نامتصل
هوش مکعبهای ساده برای چیدنِ ِچندین امکان ِ معلق است
تصور ریزشِ ماه در برجهای انتزاعی
تخمین زیبایی ناب در زشتی
وقتی منار میخواهد جنبان باشد اما یک ور نیفتد روی خودش !ه
فعلا که اسبها پنچر
بیرون ِجاده پل و رودخانهی مالمو یخ بسته
چرخ را بیاندازی بالا
مست وملنگ هزار سیب میشود روی هوا
پس صبر می کنیم تا بهار !ه
_____________________________
No comments:
Post a Comment