Wednesday, July 1, 2015

Pirayeh Yaghmaii

________________ 

Lamia (Λάμια) series | No.04 | 2014 by 
___________

پیرایه يغمايی


سمّ  سنگين ارغوانی
افاقه نکردی
باران آمد رگباری،ه
زمين اصلن تر نشد. ه
اما تو رقيق شدی
و در تنم به راه افتادی
از دست به پا، ه
از پا به دست، ه
از سر و دست و پا به همه ،ه
همه به هم وصل شد .ه
مُخ پوکم هنوز کار می کرد و دیدم که رقیق می شدی. ه
شايد من بودم که تو را مسموم کردم

می دانستم یک نوع سمّ خطرناک مرا می خورد،ه
 فکر نمی کردم ارغوانی باشد.ه
اما رنگش چه اهميتی داشت ؟ه 
 مهم این بود که تو افاقه نکردی

به هر حال من خوابم برد ،ه
در آبريزگاه .ه
وقتی بیدار شدم، ه
آبريزگاه ارغوانی شده بود
و من در ميان تو دست و پا می زدم.ه






______________

No comments: