Friday, July 1, 2016

Yashar Ahad Saremi

____________________
Headstone of Orpheus by Xuxanov.
______________
یاشار احدصارمی

تقسیم پسرِ پیریم خان



من گاهی زنبورم وُ آنجا ماسه ها ی ساکتِ در آب
تو از سمت شب این شهر نیستی برای همین کمی از من کرخت خواهی شد
کمی  نارنجی
این منظره می تواند با چشم های تو قاطی شود صدایش را می شنوی ؟

  .گهگاه اسبی شاخدار و شاعرم را بگویید  بخوابد  اینبار
بگذار ساعت از مِچم بیفتد در این تاریکی
افتاده ام لزج اینجا
شیرین است نه؟

گاهی چشمم فقط  و پدرهای بالدار روی شاخه ها
کاغذ پیشگویی خواهد کرد یکی از این روزها

گهگاه طنینم   زبانم را یاد نگیر
ههَه هَهَه
دهانم را به یاد می آوری؟

گاهی شیرم و خورشید آرام از دستم
  استخوانم را بینداز طرفِ مُرده ها
مادرهای رنگا رنگ من دارند می رقصند


 و گهگاه ستاره ای دنباله دار
سرت  کمی گیج خواهد رفت
بوی عجیبی از این شعر به زودی


_______________________

No comments: