Azita Ghahreman
_____________
Women Fresco Knossos, Crete, Greece
______________________
آزیتا قهرمان
یونان
اینجا منتظر کسی ایستاده ام ، که بیاید
تا با هم به یونان برویم
به تماشای مجسمه های مرمرین
زیباترین پیراهنم را برداشته ام
چند شمع سپید و دفترچه ی خاطرات
ایستاده ام و او پیدایش نیست
خیلی گذشته است
نام کوچه ها چندبار عوض شده
مد لباس ها
شکل ماشین ها
شنیده ام در این فاصله
چند جنگ اتفاق افتاده
چند زلزله و توفان
و خیابان های جدیدی کشیده اند
پر از پیچ و خم
منتظر ایستاده ام
و چقدرعلف ها مهربانند
پرندگان با فضله هاشان
سیرسیرک ها با آوازشان
یک نفر برایم سایبانی آورده است
دیگری تکیه گاهی سنگی
و پیراهنی از فلز که هرگز زنگ نمی زند
دور و برم گل های زیبایی کاشته اند
و فواره ها را گشوده اند
در میدان یونان.ه
تا با هم به یونان برویم
به تماشای مجسمه های مرمرین
زیباترین پیراهنم را برداشته ام
چند شمع سپید و دفترچه ی خاطرات
ایستاده ام و او پیدایش نیست
خیلی گذشته است
نام کوچه ها چندبار عوض شده
مد لباس ها
شکل ماشین ها
شنیده ام در این فاصله
چند جنگ اتفاق افتاده
چند زلزله و توفان
و خیابان های جدیدی کشیده اند
پر از پیچ و خم
منتظر ایستاده ام
و چقدرعلف ها مهربانند
پرندگان با فضله هاشان
سیرسیرک ها با آوازشان
یک نفر برایم سایبانی آورده است
دیگری تکیه گاهی سنگی
و پیراهنی از فلز که هرگز زنگ نمی زند
دور و برم گل های زیبایی کاشته اند
و فواره ها را گشوده اند
در میدان یونان.ه
۱۳۷۹
__________
No comments:
Post a Comment