Reza Baraheni
__________________
رضا براهنی
_________________
مختاری مختاری
چشم هایت را که ببندند مختاری مختاری مختاری
باغ هایت را که ببندند مختاری مختاری مختاری
این کویر زن آن کویر مرد این کویر کودک آن کویر آهو
این کویر طاووس آن کویر کفتر
همه می گویند مختاری مختاری مختاری
های هایا هایا هایا ها ها
های هایا مختاری مختاری مختاری
مرد می گوید ما اینجوری هستیم اینجوری اینجوری
مرد می گوید دریا را ما خالی می خواهیم خالی خالی خالی
مرد می گوید دریا را بی ماهی می خواهیم
جنگل را بی چلچله بی کفتر بی آهو می خواهیم
و خشن میگوید یک یک می گوید میخواهیم می خواهیم
و تماشا را بی طاووس
اما های هایا هایا هایا ها ها های هایا مختاری مختاری مختاری
باد می آید دریا می آید ماهی ها می آیند رؤیاها می آیند اما اما اما
اشک ها می آیند چشم های عاشق ها می آیند و زنی می گوید اما اما اما
آب می آید بابا می آید مادر می آید
و نفس میآید و صدا می آید عشق می آید
زن زن زن زن زن آن فتنۀ زیبا می آید
های هایا هایا هایا ها ها های هایا مختاری مختاری مختاری
داغ می خواند سینه داغ میخواند زانو داغ می خواند خواهر داغ می خواند مادر
و کفن ها و پرچم ها و دکان ها و خیابان ها و دهان ها و دندان ها
هرچه هرچا و هرکه هرجا و حتی خود قاتل ها خود آمرها خود عامل ها
حتی خود او که آن بالاست بالای بالای بالای بالای بالای ما می گوید:ه
های هایا هایا ها یا ها ها های هایا هایا هایا مختاری مختاری مختاری
ممد مختاری ممد مختاری ممد مختاری مختاری مختاری مختاری
_____________________________
No comments:
Post a Comment