Zibahu Karbassi
_____________

زیبا کرباسی
_______________
به گریه یعنی افتادن
_______________
به گریه یعنی افتادن
قاچ چ خورده بر فرق میم چم
آخ خ خورده بر ناف میم خم
لابلا گشته در این خم و چم
لام تا کام نقطه تا واو
۲۰۰۳/ شعر لالایی/دفتر فرق
آخ خ خورده بر ناف میم خم
لابلا گشته در این خم و چم
لام تا کام نقطه تا واو
۲۰۰۳/ شعر لالایی/دفتر فرق
لای دو دال گیر کرده انگشتم۰۰۰۰داد۰۰۰۰ نفسم برید مدد
حالا این میم لال۰۰۰۰ انگشت بریدهام
روی شستش رنگ نپاشم
بپاشم
میپاشم
خاک انبوه متعفن مردهها هم که باشد بود
ما به سایهی هم سینه میسائیم و به گریه میافتیم
به گریه یعنی افتادن با سر در زندگی آمدم سلام
در یخ بزنی سی و چند زیر صفر از پوستین و دستکش دست کشیدن
خفیف نبودن
سخیف نبودن
خوفیف نبودن
خون و فین و گه و اُف و تف ۰۰۰۰ اَخ نبودن
آآخ
عشق شجاعت شیرینی است۰۰۰.۰ بستنی بلیس
توی این هوا برف۰۰۰۰آدم۰۰۰۰پشم۰۰۰۰پسر
هوای ترا در سر و پشت سر داشتم
چرا که سرهای ما یکی بود و
دستهای ما یکی و
دیگری در کار نبود واگر بود در کار بود.ه
____________
No comments:
Post a Comment