ALI REZA SEYFEDDINI
____________
Ceiling- Yazd
________________
علیرضا سیف الدینی
خواب ِمعلق
بهارلای ما غرق می شود دیوانه ه ه بگذار
واژه واژه انارمی چکدازحرف هایی که ازنگاهش می خوانم
قاب پنجره هم که ذوب می شود ازچشم های یونانی به خواب می ماند آمدنش
ازگونه های عنابی تا لانه ی گنجشک زوزه می کشد گرگی که سیاهی چشمهاش را نمی بینم
برگردم وبرگردانمش باید تا وای ی ی ه ه ه بگذار
آی ی ی آفتاب ازلای دگمه های بازپیراهنش کفترانه می تابد هرشب
ازلای پرده های شرابی می پرند پاشنه های صورتی با پلک چشم ِچپ روی شانه ها
تکان تکان ِکجاست که تکان تکان می دهد اززیرتازیرکه خیسی اش قهوه ای می زند
برگردم وبرگردانمش باید تا وای ی ی ه ه ه بگذار
قل خوردن ِهلو با روح ِببرتا جنگلی که آب می چکدازلب هاش
سفرازیشم ِسبزتا آتشکده تا گٌر کشد زبان ِزرتشتم روی اندام ِروایت ه ه ه بگذار
مرا ببر به دیاری که آتش بریزداز کمر ِباریک ِ یوزپلنگ
بگذار سایه هامان تکه تکه شودروی دیوارها بپاشدبا غزال ِنفس نفس ِِسراپا خیس
اسم اسم اسم حرف بزن بزن بزن می کوبم تا انعکاس ِجیغ های لذیذ درلابلای پیچک ها
ریزریزمی شود ازمزه ات بهار ه ه ه بهار؟ه
بهارلای ما غرق می شود دیوانه ه ه ه ه بگذار
واژه واژه انارمی چکدازحرف هایی که ازنگاهش می خوانم
قاب پنجره هم که ذوب می شود ازچشم های یونانی به خواب می ماند آمدنش
ازگونه های عنابی تا لانه ی گنجشک زوزه می کشد گرگی که سیاهی چشمهاش را نمی بینم
برگردم وبرگردانمش باید تا وای ی ی ه ه ه بگذار
آی ی ی آفتاب ازلای دگمه های بازپیراهنش کفترانه می تابد هرشب
ازلای پرده های شرابی می پرند پاشنه های صورتی با پلک چشم ِچپ روی شانه ها
تکان تکان ِکجاست که تکان تکان می دهد اززیرتازیرکه خیسی اش قهوه ای می زند
برگردم وبرگردانمش باید تا وای ی ی ه ه ه بگذار
قل خوردن ِهلو با روح ِببرتا جنگلی که آب می چکدازلب هاش
سفرازیشم ِسبزتا آتشکده تا گٌر کشد زبان ِزرتشتم روی اندام ِروایت ه ه ه بگذار
مرا ببر به دیاری که آتش بریزداز کمر ِباریک ِ یوزپلنگ
بگذار سایه هامان تکه تکه شودروی دیوارها بپاشدبا غزال ِنفس نفس ِِسراپا خیس
اسم اسم اسم حرف بزن بزن بزن می کوبم تا انعکاس ِجیغ های لذیذ درلابلای پیچک ها
ریزریزمی شود ازمزه ات بهار ه ه ه بهار؟ه
بهارلای ما غرق می شود دیوانه ه ه ه ه بگذار
_____________
No comments:
Post a Comment