Hooman Nozhat
چشم آهو
___________
هومن نزهت
به جادوي چشم ِ آهو
چه خوش اين نگاه هاي وحشي ت
رام مي كند
آرام مي كند آدم را
آي ... چشم آهو!ا
برگ انجير كدام بهشت را توان ستر عفاف توست
اينسان كه در نگاه من مي نشيني؟
آهو اي مادر حوا !ا
سّرِ هبوط هر چه من در نگاه هاي تو بود
وگرنه مرا چه بدين دنيا
با تو اينهمه هوس در دنيا نمي گنجد
دنيا ...ا
دنيا همين سه – چهار هسته خرمايي ست كه به خاك سپرده مي شوند
در آرزوي قامت نخل
دنيا همين درددل ابري ست كه غمش را با خاك نجوا مي كند
دنيا،ا
همين سيلي باد پاييزيست كه صورت سيب را سرخ مي كند.ا
سر بازگشت نداري ؟
كويرترين تشنگي هايم را به نياز آوردهام
چشم آهو
اي هر چه باران !ا
گسل هاي قلبم را نگاه كه تا همسايگي اشراق رسيده
تا قلعه حلب .ا
از گسل هاي قلبم
چنان به معراجت مي توانم برد
كه محمد را راه تا بدان نبوده .ا
بر لبم بنشين
با اصيل ترين واژه اساطيري مي خواهمت سرود
چونان كه
بر زبان تمام عشاق قرون جاري شوي .ا
جاري شوي ، هر چه جويبار
هر چه رود بر
تو رشك مي برد
و من
بر هر چه ماهي آزاد كه
در تو شنا مي كند.ا
_______
1 comment:
che zood atash gereftand
shaaeranehaaiat ba khakestare
iek nakh KENT .....
gorgha....
va gorg haie share to
bi ashianeand.....
tasviri zibatar begoo....
goul ooghlan
Post a Comment