Tuesday, April 1, 2008

Azita Ghahreman

__________


آزیتا قهرمان


__________

گُم


اینجا کجاست؟
ه
تا نمی رسد
مردی از جانب اسب
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه بیابانش
تا نمی آید...
ه
سبز بگذارد ناخن هایش راه ه ه ه سبزند
بچرخد در دایره ی
چوبی
ه ه ه ه می رقصد
می گوید با نترسیدن بیا
موهایت را باز کن
دکمه های پیراهنت را
چشمانت را ببند
و مشتی آسمان می پاشد
ه ه ه ه در گلویم
می خندد با انگشت های خیس
ابرو برای باد می کشیم
دست می کشیم بر شانه ها مان دست می کشیم
و پرنده می روید
ه ه ه ه با نوک زرد
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه نارنجی
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه سبز
و ستاره می افتد
و...
ه
شیطان آب می خواهد
همیشه تا سنگ پایین می افتم
از ناگهان
لیوان کجاست؟
ه
اینجا...ه
دلم که پرت می شود سمت ه ه ه ه دستانت
لیوان کجاست؟
ه
در حومه های نیست کسی

ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه
گم زوزه می کشم
از دروغ می گویم
رفته ام آب بیاورم.ه

______________

No comments: