Sohrab Rahimi
Khajeh mountain (First century A.D.)
______________________
سهراب رحيمی
ساعتها با کلمه
مینشينم ساعتها با کلمه
دور میشوم از خودم
دور از صدا در سکوت بيفتم نيفتم چه کنم
بروم دنبال سايههای گمشدهام بگردم
نه اينکه دور خود چرخيده باشم
لباسم را در آورده دوباره پوشيده باشم
میخواستم خودم را گم کرده باشم
بعد آمده باشم در هوای تو کمی رقصيده باشم
صدای تو را در شب بيابم نيابم چه کنم
بروم دنبال حرفهای سفيد و گلهای قرمز بگردم
لباس مناسب برای ديدار بيابم نيابم چه کنم
بروم دنبال کتابها و جوهرهام بگردم
آمده باشم رفته باشم چای خورده باشم
خودم را با خيال تو در ديوار فکر کرده باشم
سرم را به در به ديوار تکيه دادهباشم
به نردهها به ميلهها به فکرها لم داده باشم
چهرهات را پيدا کنم نکنم چهکنم
تنناها ياهو آهو آهووار در دشت طواف کنم
دلیای دلدل بخوانم نخوانم چه کنم
در تنهايی نيمهشب آرام بگريم نگريم چه کنم
مینشينم ساعتها با کلمه
دور میشوم از خودم
___________________
2 comments:
زیبا بود . زیبا
اين چكنم نكنم ها برعكس آنهمه حيراني كه تو گفتي.. روح انساني را در بر دارد و من چه اين افعال را حس مي كنم خيلي هم خوب سهراب جان, پايدار باشي
Post a Comment