T.S. Eliot
September 26 / T.S. Eliot
____
تی. اِس. الیوت
فارسی : عباس صفاری
چه دریایی، چه سواحلی، چه صخرههای کبودی،ه
چه جزایری،ه
چه امواجی بر پیشانی این سفینه میکوبند.ه
ه
و رایحهی کاج ، و سُهرهی جنگلی
که در میان مه میخوانند.ه
آه دخترم
چه مناظری به ذهن باز میگردند.ه
آنها که دندان سگان را تیز میکنند
مرگ اندیشند
آنها که از شکوهی مرغک زرین بال میدرخشند
مرگ اندیشند.ه
باد
آنها را میکاهد
و بی ذات میشوند.ه
ه
رایحهی کاج
مه جنگلی
شکوهی که در مکان تحلیل میرود.ه
چیست این چهره
که محو و محوتر میشود.ه
ه
نبض بازوان
کند و کندتر میزند.ه
ه
پیشکش یا به وام
دورتر از ستارگان
و نزدیک تر از چشمان
زمزمهها و تبسم
میان برگها و گامهای شتابزده در خواب
جایی که تمام آب ها به هم می رسند.ه
ه
دکل از یخبندان ترک برداشته است
و رنگها از هزم آفتاب.ه
پرداختهی دست من است این
زمانی که فراموش کرده بودم
و اکنون به یاد میآورم.ه
ه
دکل فرسوده، و بادبانهای پوسیده
از ژوئن تا سپتامبر
بیاراده آن را ساخته بودم،ه
در بیدار خواب.ه
ه
از بدنهی آن اکنون
آب نشت میکند،ه
و درز الوارها دیگر
قیراندود نیست.ه
این شکل، این چهره، این هستی
برای زندگی در آن سوی خویشتن
به حیاتم ادامه میدهم.ه
ه
بگذار چشم بپوشم
از زندگانی خویش
برای این زندگی.ه
از گفتارم
برای تمام ناگفتهها:ه
بیداران، لبهای گشوده،ه
امید،ه
و سفینهای دیگر.ه
چه دریایی، چه سواحلی،ه
به تودهی الوار من
چه جزایر خارایی نزدیک میشوند
و سُهره از میان مه
آوازمان میدهد
دخترم .ه
__________
Marina
By T.S. Eliot
Quis hic locus, quae regio, quae mundi plaga?
What seas what shores what grey rocks and what islands
What water lapping the bow
And scent of pine and the woodthrush singing through the fog
What images return
O my daughter.
Those who sharpen the tooth of the dog, meaning
Death
Those who glitter with the glory of the hummingbird, meaning
Death
Those who sit in the sty of contentment, meaning
Death
Those who suffer the ecstasy of the animals, meaning
Death
Are become insubstantial, reduced by a wind,
A breath of pine, and the woodsong fog
By this grace dissolved in place
What is this face, less clear and clearer
The pulse in the arm, less strong and stronger—
Given or lent? more distant than stars and nearer than the eye
Whispers and small laughter between leaves and hurrying feet
Under sleep, where all the waters meet.
Bowsprit cracked with ice and paint cracked with heat.
I made this, I have forgotten
And remember.
The rigging weak and the canvas rotten
Between one June and another September.
Made this unknowing, half conscious, unknown, my own.
The garboard strake leaks, the seams need caulking.
This form, this face, this life
Living to live in a world of time beyond me; let me
Resign my life for this life, my speech for that unspoken,
The awakened, lips parted, the hope, the new ships.
What seas what shores what granite islands towards my timbers
And woodthrush calling through the fog
My daughter.
No comments:
Post a Comment