Shahab Mogharabin

شهاب مقربین
__
عاشقانت نخواهند ماند ...ه
عاشقانت نخواهند ماند
یکی یکی میروند
محو میشوند
هر بوسه که بر یکی میزنی
شلیکی به دیگری ست
یک به یک خواهند رفت
تنها یکی خواهد ماند
که از همه قویتر است
یکی که مدام دور و برت پرسه میزند
من؟ه
نه
آخرین شلیکات
کار مرا نیز ساخته است
تنها یکی خواهد ماند
که از من قویتر است
روبهرویت خواهد نشست
به چشمانت زل خواهد زد
و تو را از او گریزی نیست
از دیرباز میشناسمش
نامش تنهایی ست
گوشی را بردار
دارد دلم زنگ میزند
از آهن نیست
اما در هوای تو
خیس از بارانیکه میدانی
از آسمانِ کجا باریدهاست
دارد زنگ میزند
گوش کن
چگونه از همیشه بلندتر
مانندِ طنینِ یک فریاد
صدای زنگ پیچیده در اتاقت
دلم دارد زنگ میزند
گوشی را بردار
یکی یکی میروند
محو میشوند
هر بوسه که بر یکی میزنی
شلیکی به دیگری ست
یک به یک خواهند رفت
تنها یکی خواهد ماند
که از همه قویتر است
یکی که مدام دور و برت پرسه میزند
من؟ه
نه
آخرین شلیکات
کار مرا نیز ساخته است
تنها یکی خواهد ماند
که از من قویتر است
روبهرویت خواهد نشست
به چشمانت زل خواهد زد
و تو را از او گریزی نیست
از دیرباز میشناسمش
نامش تنهایی ست
ه6 آبان 1387
________________
گوشی را بردار ... ه
گوشی را بردار
دارد دلم زنگ میزند
از آهن نیست
اما در هوای تو
خیس از بارانیکه میدانی
از آسمانِ کجا باریدهاست
دارد زنگ میزند
گوش کن
چگونه از همیشه بلندتر
مانندِ طنینِ یک فریاد
صدای زنگ پیچیده در اتاقت
دلم دارد زنگ میزند
گوشی را بردار
ه 19 اسفند 1386
_______________
_______________
1 comment:
شعرهای آقای مقربین همیشه زیبایی و سادگی خاصی دارند. شعر اول را خصوصا دوست داشتم. با مهر
Post a Comment