Masoud Haji hasan
مسعود حاجی حسن
_________
چرخه ی باطل
شبنمي كه از چشمان خمار نرگس افتاد
ديگر به خواب نمناك شب و آغوش امن
باز نخواهد گشت
پرنده اي كه از بام روياهامان پريد
ديگر در آسمان اين حوالي
پرنخواهد گشود
ترانه اي كه از گيرو دار لب هاي نيمه باز
رفت
ديگر به اشاره هاي هيچ حادثه اي
ثبت نخواهد شد
حالا سيگارت را روشن
و چراغ اينهمه انتظار را
خاموش كن
دريغا شعاع روشن نور و
فانوس هدايت آدمي.ه
____________
No comments:
Post a Comment