Hamed Rahmati
__________
Itália
Poem
Marcello Diotallevi
________________
حامد رحمتی
حالا شهر به شهر
برای 10 جولای تولدِ عباس صفاری
اين دوربين قديمي را
چگونه تنظيم كنم ؟ه
لنز شكسته اش
سويي ندارد
بهتر نيست
كمي ...ه
عقب تر بايستي
اين كت مشكي
با اين پيژامه ي سفيد
جلوه اي ندارد
نگو خطوط پيشاني ات را محو كنم
اين دوربين لاكردار
ديگر دروغ نمي گويد!ه
ما سر پيري معركه گرفته ايم
بگذار راحتت كنم ...ه
هنوز ظاهر نشده ايم
و در تاريكخانه بسته است
مي توانيم
با سايه هامان حرف بزنيم
و خودمان را به راه بياوريم
شايد بر عكس آن روزها
فراموشي به سراغمان آمده ...ه
بد نيست
صبح جمعه را سحر خيز شويم
در نزديكي اين پارك خلوت بدويم
پير زن ها را
از سوسك بترسانيم
شايد به زندگي اميدوار شوند
و چروك صورتشان
آينه ها را ناديده بگيرد
مي بيني ؟
دست هايم
به زندگي گرم است
هنوز آخرين شعرم را
برايت پست نكرده ام
هنوز براي پير زن ها
دلبري نكرده ام
بايد قرص هايم را
سر وقت بخورم
قند خونم
بالا مي رود
پائين
مي افتد
قلب است
ديدي ايستاد
سنگ است
ديدي شكست
فاصله ها
چشم تو را چقدر دور ديده اند
كه گاهي فراموش مي كنم
امروز جمعه است!ه
شايد بر عكس آن روزها
فراموشي به سراغمان آمده است؟ه
_____________
No comments:
Post a Comment