Tuesday, September 1, 2009

Denise Levertov

_____________



دنیس لِوه‌رتو _ ۱۹۲۳-۱۹۹۷

_____________

فارسی : یاشار احد صارمی


راز





دخترها راز زندگی را در یک سطرِ اتفاقی شعر پیدا می‌کنند.ه
کسی که آن سطر را نوشته بود منم که از وجود چنین رازی به خدا روحم خبر ندارد.ه
آنها خبر این کشف را به من رساندند
ه( البته از طریق یک شخص دیگر)ه
ولی نگفتند چگونه، کجا و ازکدام سطر .ه
بدون شک آنها بعد از هفته‌ای راز را، سطر را، اسم شعر را فراموش کردند.ه
راستش دوستشان دارم آنها را برای کشف چیزی که خودِ من پیدایش نکردم،ه
به خاطر عشق و علاقه‌ به من که آن سطر را نوشتم و برای همین فراموشی
هزاران بار دیگر قبل از اینکه به دست مرگ بیفتند شاید دوباره راز را کشف کنند،
ه
در سطرهای دیگر.ه
در اتفاق‌های دیگر.
ه
برای اینکه می‌خواهند بدانند،ه
به گمان شان چنین رازی وجود دارد.ه
بله !ه
درست برای همین ، بیشتر از هر چیز.ه




The Secret




Two girls discover
the secret of life
in a sudden line of
poetry.

I who don't know the
secret wrote
the line. They
told me

(through a third person)
they had found it
but not what it was
not even

what line it was. No doubt
by now, more than a week
later, they have forgotten
the secret,

the line, the name of
the poem. I love them
for finding what
I can't find,

and for loving me
for the line I wrote,
and for forgetting it
so that

a thousand times, till death
finds them, they may
discover it again, in other
lines

in other
happenings. And for
wanting to know it,
for

assuming there is
such a secret, yes,
for that
most of all.
_____________

No comments: