Maxi Wander
__________
Maxi Wander, Guten Morgen, du Schöne, Sammlung Luchterhand, 21. Auflage, Oktober 1986
_______________
ترانهى كولى ها
از کتاب : صبح به خیر، زیبا گردآوری: ماکسی وانِدر - مترجم: معصومه ضيائى
صبح بهخیر، زیبا!ه
صبح بهخير، زيبا!ه
به خاطر يك نگاه تو
هزار دينار كم است.ه
به خاطر سينهات
ده سال پاى پياده خواهم رفت.ه
به خاطر لبهايت
زبان را فراموش خواهم كرد.ه
به خاطر ساقهايت
به بردگى خواهم رفت.ه
صبح بهخير، زيبا!ه
بر اسب سفيد بنشين و چهارنعل بتاز.ه
من در جنگل منتظرت هستم.ه
با چادرى از كودكان زادهنشده.ه
با بلبلها و گل سنبل.ه
با بسترى از تنم،ه
با بالشى از شانهام.ه
صبح بهخير، زيبا!ه
اگر نيايى،ه
چاقو را از میان نان بيرون مىكشم،ه
خرده نانها را از چاقو پاك مىكنم
و ميانهى قلبت را نشانه مىروم.ه
به خاطر يك نگاه تو
هزار دينار كم است.ه
به خاطر سينهات
ده سال پاى پياده خواهم رفت.ه
به خاطر لبهايت
زبان را فراموش خواهم كرد.ه
به خاطر ساقهايت
به بردگى خواهم رفت.ه
صبح بهخير، زيبا!ه
بر اسب سفيد بنشين و چهارنعل بتاز.ه
من در جنگل منتظرت هستم.ه
با چادرى از كودكان زادهنشده.ه
با بلبلها و گل سنبل.ه
با بسترى از تنم،ه
با بالشى از شانهام.ه
صبح بهخير، زيبا!ه
اگر نيايى،ه
چاقو را از میان نان بيرون مىكشم،ه
خرده نانها را از چاقو پاك مىكنم
و ميانهى قلبت را نشانه مىروم.ه
_____________
No comments:
Post a Comment