Hajar Farhadi
_____________
Paul Klee. In the Grass. 1930
______________
هاجر فرهادی
درخت ها که پاییز دیده اند
بهار هم خواهند دید
دست های خونی ات را کجای این باغ چال کرده ای
دنیا کوچک است
و امروز و دیروز و فردا
کلمات روزنامه ای ست
که خمیر می شود
من سکوت را می نویسم
و تو دهان شهر را و
پنجره را
از خاک پرکرده ای
که صدایم را نشنوی
که صدایی را نشنوی
دست هایت را بردار
فواره ی خون بند نمی آید
و این درد
شهر را پوست خواهد کند
بهار هم خواهند دید
دست های خونی ات را کجای این باغ چال کرده ای
دنیا کوچک است
و امروز و دیروز و فردا
کلمات روزنامه ای ست
که خمیر می شود
من سکوت را می نویسم
و تو دهان شهر را و
پنجره را
از خاک پرکرده ای
که صدایم را نشنوی
که صدایی را نشنوی
دست هایت را بردار
فواره ی خون بند نمی آید
و این درد
شهر را پوست خواهد کند
___________
No comments:
Post a Comment