Reza Kazemi
______________
![](https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEj4p6zDnps143unKjmCW00sIsPB8W1uB1U8WIcgTqE3iIW_kQ9D32anVWkJxCBolwSq9VjFg78_acZi-HjSeQhjNznzF0iLs8lzD51y5HeKLlyoHA2HCLGukqu3TeFyRHEtG29ZsX72FR0M/s400/Jacob+Jovelou.jpg)
Jacob Jovelou
_______________
رضا کاظمی
1
مرزها
زبانِ فاصله را نمیفهمند.ه
هرچه دورتر میروم
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه نزدیکتر میشوی!ه
2
تو رفتهای
و من از تنهایی
کَکَم هم نمیگزد دیگر!ه
*
حالا باز هم بگو دروغ گفتن بلد نیستی!ه
3
مرزی در میان نبود.ه
هرچه دورتر رفتم؛ه
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه نزدیکتر شدم.ه
انگار تمامِ پلِّه برقیهای جهان را
عکسْ سوار شده باشم!ه
4
گلسرخ
تمامِ من بود
ه ه ه ه ه میانِ دستهات.ه
نفهمیدی!ه
5
وقتی میروی
در را پشتِ سرت ببند!ه
این خانه
میهمانْخانه نمیشود دیگر
مرزها
زبانِ فاصله را نمیفهمند.ه
هرچه دورتر میروم
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه نزدیکتر میشوی!ه
2
تو رفتهای
و من از تنهایی
کَکَم هم نمیگزد دیگر!ه
*
حالا باز هم بگو دروغ گفتن بلد نیستی!ه
3
مرزی در میان نبود.ه
هرچه دورتر رفتم؛ه
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه نزدیکتر شدم.ه
انگار تمامِ پلِّه برقیهای جهان را
عکسْ سوار شده باشم!ه
4
گلسرخ
تمامِ من بود
ه ه ه ه ه میانِ دستهات.ه
نفهمیدی!ه
5
وقتی میروی
در را پشتِ سرت ببند!ه
این خانه
میهمانْخانه نمیشود دیگر
__
Don’t Give Up On Me by Solomon Burke
___________
1 comment:
گوش می دهم
صدای سکوت در اوج همهمه
زیباست
می بینم
همه چیز در مرزها
می شکند
و آنچه هست رخ می نماید
پس به مرز مرگ برو
تا زندگی را بیاموزی
Post a Comment