Friday, April 1, 2011

Ali Reza Zarrin

______________________


October N-Sphere- Luciano Scherer
_________________

علیرضا زرّین

معما چو شب شد پشیمانی آورد

برگردم و بنویسم شعری را که ارزش کاغذ و مداد را نداشت
پیغامی بفرستم دل شکن
فریاد بزنم "منم بزرگترین کدوی جایزه بَرِ دنیا"
ه
منم آن فرد نابغه
در برابرم سر خم کنید و خموش بایستید
منم کلّه گندۀ قوم
منم آدم گوشت تلخ
منم خایه دار بزرگ
بخوانید مرا و تکرار کنید تا لحظه ای از نبوغم
از آن شما شود
من با شراب، شعر می خورم
من با کجاوۀ دیوان شعر حافظ به شیراز رفته ام
بیایید و دریابید حد و حدود نابغه را
حرف بکر جهان را در خزعبلات من کشف کنید
تفاله های فکر من، اندیشه های ناب دیگران است
تقدیم می کنم به شما شعری را که ناشعر می نامم
ولی از شعر شما هم شعر تر است
ببینید که چگونه پشتک و وارو می زنم برای ادیبان شعر نشناس
من از فرط بزرگی خود گیج گشته ام
شمس و فروغ و حافظ و نیما بر من غبطه می خورند
ولی حیف که مرده اند وگرنه ثابت می کردم
که توانای برابری ندارند
من هر ماه سی مصاحبه دارم
صدها، نه بلکه هزاران، ایمیل برایم می رسد
ولی فقط وقت جواب برای دوسه تاشان هست
من همه کاره ام: فیلم ساز، نقاش، تاجر، معلم،
ه
کوشای کارهای گوناگون،ه
طومار فعالیت ها و آفریده های من صد صفحه است
تازه شغل جاکشی را در آن نگنجانده ام
همچنین شغل قاچاقچی و فضولباشی و زبان چین و...
ه
آه، چقدر از خود راضی هستم
چقدر می توانم خود را پرستش کنم
رفقای من به وظایف خود واقفند:
ه
افزودن بر فرّ و کرّ من
چه رفقای نازنینی!ه

8 دسامبر 2008

___________

No comments: