Azita Ghahreman
_________________
Ryuichi Yahagi -Resonancia del Chile Mexicano - 2010
_________________________
آزیتا قهرمان
جلسه هیپنوز در مطب دکتر کالیگاری
نه آبی بود
عشق نه سرخ نه خاکستری
اتاقی سیاه با مقرنس طلا، تودوزی مخملِ ِشرابی.
دستگیره های مذاب و دیواره های تاشو رو به دریا
سلام و کلاغ
ها ی رنگی در یک هوای قدیمی.
سلام و شعله ها
و صحنه را دودی ملایم می گرداند .
حدود
جغرافیایی این خواب از خط چندم مبهم است ؟
رود تاریک
از اینجا رد می شد . سرودِ قایقرانان ولگا . خور خور پاروها در سینه ام . مرد روسی
با چکمه های گِلی .قطاری مرا به داخائو می رفت دوچرخه ای بی صاحب از تماشاخانه
برگشت .ساعت چپ کوک و مست در گردنه افتاده بود. کاغذ های برفی و اینهمه کشته در کتاب بی سطر!
گل سرخ؛ زخمی که می خزید بالا تا شکل موسیقی
گذشتیم.
گذشت
این رابطه
تا کجا پیچ می خورد وقتی که راه لغزیده است ؟
روی قایق
های شناور درخونم حکاکی فیل هاست .روی استخوانم چیزی بنویس .جوری که نور از تو می
چکد .و کلمه ها دورمان بازو شدند .بازی مان گرم بود .لبه دنیا را برگردان روی لبم .پشت الفبا سد و در حاشیه آبشار است .
تا باریکه های سکوت بِکش صدا را تا فارسی دل نهنگ پیدا کند تیمارستان شن از شیب
زبان و قاب شیشه هابیرون بریزد.
گذشتیم . گذشت
بیابان با
چه شگردی روایت ورطه هاست ؟
تاریکی ِ
هرچه پلک می زدم هیچکس! ظلمات ویزویز و سطرهای لبریز .وقتی شاخک های ماه درآسمان
کج شد و شب با همه تردستی اش جواب این شکاف نبود . در نفس زنانم مردی با خودش در
معاشقه .کم کم راه می شدم در چاه و لیز می آمدم بالا .در اتاقِ ِعکس ها ؛ آسانسور
فلج در طبقه هفتم. دوزخ زاویه غریب و سردی داشت. چهل طوطی ِ خمیده روی کتاب ِغایب
؛ در طلسمات چشم تو یکباره سنگ شدند .
گذشتیم .
گذشت
بگو آنجا
برای رسیدن به سوی ما چه خط و نشانه ای دارد ؟
حالا منظره
کجای دیروز است ؟.شاید رسیده ایم .چشم بند سیاه را بازکن .این بوی غول تنها در قوطی
کبریت خیس! این اتاق بد قلق .با آینه کاری
و طاقچه های مخفی .کلید را بگیر. بچرخان.
این مکعب
ِشاد ؛ پهلویش چکه دارد . گوشه اش تَرَک .
هرچه
دورتردر خودش.هرچه دیرتر از کوچه های می رود ؛ دوباره رفته است و تنهاییم . یک
مسیر چپ اندر قیچیِ که زیر آب نشست ! اتاقی بی سقف بی
ثانیه
وعشق آوار و
آهسته
گذشتیم
.گذشت
______________________
No comments:
Post a Comment