Youssef Sadigh
_____________

_______________
یوسف صدیق(گیلراد)ه
بدرود
ه(۱)ه
درختان در باد میدوند.ه
قطار از باران میگریزد.ه
تو زیر چتر حافظهام،ه
دور میشوی از من.ه
و عشق
بگونهی بدرود ، غمگین است.ه
ه(۲)ه
فکرهایم را نقاشی میکنم:ه
یک قلب. یک پل. یک پنجره.ه
فکرهایم را نقاشی میکنم:ه
یک چهره. یک لبخند. یک بدرود.ه
همهی تو. همهی تو.
همهی تو که دست تکان میدهی
بر عرشی یک کشتی
و دور میشوی
در چشم اندازی منجمد.ه
درختان در باد میدوند.ه
قطار از باران میگریزد.ه
تو زیر چتر حافظهام،ه
دور میشوی از من.ه
و عشق
بگونهی بدرود ، غمگین است.ه
ه(۲)ه
فکرهایم را نقاشی میکنم:ه
یک قلب. یک پل. یک پنجره.ه
فکرهایم را نقاشی میکنم:ه
یک چهره. یک لبخند. یک بدرود.ه
همهی تو. همهی تو.
همهی تو که دست تکان میدهی
بر عرشی یک کشتی
و دور میشوی
در چشم اندازی منجمد.ه
______
No comments:
Post a Comment