Shabnam Azar
__________________
Masao Yamamoto
__________________________
شبنم آذر
"تنها می توانم رویایی بسازم"
نه آهنگرم
نه نجار
نه میتوانم میخی بکوبم
نه پُتکی دارم
تنها میتوانم رویایی بسازم
پنجرهای بارانی
دری بیقفل
و لنجی بیلنگر
برای کسی
که به حبس ابد محکوم است
___
نه آهنگرم
نه نجار
نه میتوانم میخی بکوبم
نه پُتکی دارم
تنها میتوانم رویایی بسازم
پنجرهای بارانی
دری بیقفل
و لنجی بیلنگر
برای کسی
که به حبس ابد محکوم است
___
«توقف»
تهیتر از ته ماندههای یک جشن باشکوه
تهیتر از دری نیمهباز رها شده
دستی که برای گرفتن چیزی
در هوا معطل مانده
پرچمی پوسیده
رنگ و رو رفته
کهنه
به روزهای رفته نگاه میکنم
به رنگهای پریدهی عکسهای قدیمی
و دهانی
که هنوز خندیدن را از یاد نبرده بود
ستون
هر چند استوار
خانه
سرانجام فرو میریزد
صداها
سرانجام به سکوت ختم میشوند
و سایهها
به دورن اشیا باز میگردند
فردا
حریصانه
نفس میکشد
و این ساعت قدیمی
که صورت سفیدش را
به هوای سرد اتاق چسبانده
تمام عمر
به سکوت میان دو تیک تاک فکر میکند
_______________
No comments:
Post a Comment